*153*

221 24 16
                                    

سال ها بود که تو را میکردم

همه شب تا به سحرگاه دعا

یاد داری که به من میدادی

درس آزادگی و مهر و وفا؟

همه کردند چرا ما نکنیم

وصف روی گل زیبای تو را

تا ته دست فرو خواهم کرد

خنجر خود به گلوگاه نگاه

تو اگر خم نشوی تو نرود

قد رعنای تو از این درگاه

مادرت خوان کرم بود و بداد از پس و پیش

به یتیمان زر و مال و به فقیران بز و میش

یاد داری که تو را شب به سحر میکردم

صد دعا از دل مجروح پریشان احوال

وه که بر پشت تو افتادن و جنبش چه خوشست

کاکل مشک فشان با وزش باد شمال

عوفی خسته اگر بر تو نهند منع نکن

نام عاشق کشی و شیوه ی آشوب احوال

:)))))))))))))))))))))))))

به به ..چه شعری بود😂
نظرتون؟هرچند که آمار ذهن ها رو دارم😂😉

jokeWhere stories live. Discover now