ماه خود را در اب تماشا میکرد..
چشمش به بیداری جنگل افتاد..
گفت:چرا چشم نمیبندی تا انتظار برای خورشید؟
جواب داد:خورشید من جایی میان تاریکی اقیانوس به خواب رفته..چشم ببندم بیداری خورشیدم از دستم خواهد رفت..
ماه پرسید:خورشید دردانه است..فقط یکی ست..
جنگل زمزمه کرد:اقیانوسِ من خورشیدِ من...!
DU LIEST GERADE
Juncean[L.S]
Fanfictionجنگل:کاش اینه ای بودی ابی بودن خودت را میدیدی.. اقیانوس:تو اینه منی سبزترین زندگی..! ایده:97/12/3 blue loves green💙💚