من واقعا خسته شده بودم.

305 25 80
                                    

تکیه داده بود به صندلی جلوی اوپن و خمیازه میکشید. مطمئن بود اونقدر خسته شده که تا یه چهار پنج ماهی نخواد از خونه بیرون بیاد.

- خوبی؟

با بی حوصلگی به سمت صدا سرشو چرخوند، واقعا دیگه حال روبرو شدن باهاشو نداشت.

- نرفتی هنوز؟!

بکهیون مقابلش ایستاد و شروع کرد به بازی با طره ی موهای ته‌یون. ته‌یون سرشو‌ کشید عقب، بکهیون لبهاشو زبون زد و به آرومی گفت :

- چرا، یکم دیگه میرم. قبلش یکم حرف دارم باهات.

- چه حرفی؟!

- یه سری سوتفاهما رو میخوام رفع کنم.
- چه فایده ای داره؟!

ته‌یون با اخمای تو هم گفت. وقتی سکوت بکهیونو دید ادامه داد:

- دیگه چی مونده بگی؟ باور کن از بار آخری که گفتیشون خیلی گذشته ولی من هنوز همه اشو حفظم! من دیوونه ام، توام حیفی. خودم میدونم اینارو.

بغض بکهیون تو گلوش شکست و چونه اش شروع کرد به لرزیدن.

- تو باید منو درک کنی.

ته‌یون با پرخاش از روی صندلیش بلند شد و با بدنی که میلرزید ولی حاضر نبود کوتاه بیاد. یه امشب واقعا دلش دعوا میخواست.

- چرا؟ چرا باید درکت کنم؟! چرا از من توقع داری درکت کنم؟ من نمیتونم. من خودم رو هم نمیفهمم بکهیون. من یه اسباب بازی شکسته‌ام. تو انداختیم دور.

- چون من یک سال تموم سعی کردم تو رو درک کنم!

بکهیون خیره تو چشماش گفت و ته‌یون پوزخندی زد. بکهیون بی توجه بهش ادامه داد :

- بذار حرفامو بزنم! من واقعا دوستت داشت.‌..

صدای خنده یخ ته‌یون بلند شد. دقیقا همون جوری که بکهیون انتظار داشت، خشک و بی حس.

- جدی؟! دوستم داشتی؟ دوستم داشتی؟؟ دوستم داری. با خودت فکر کردی، خودمو نجات میدم، به همین سادگی، فراموشش میکنم. یه ماه گذشت نتونستی، دو ماه گذشت نتونستی، شش ماه گذشت نتونستی. هنوز اونقدر احمقی که فکر میکنی می ارزه اینجوری جفتمونو اذیت کنی! تهش میخوای به چی برسی؟!

ته‌یون از رو صندلی بلند شد و به سمت بکهیون قدم برداشت :

- بک تو هنوز نتونستی منو فراموش کنی. حداقل نه تا وقتی اینجوری نگاهم میکنی.

تو صورتش گفت و چرخید تا ازش دور شه. اما دست بکهیون بازوشو گرفت و مانعش شد. بکهیون از پشت بهش نزدیک شد و تو نزدیکی گوشش گفت :

- بذار حرف بزنم. من متاسفم.

ته‌یون با حرص چرخید سمتش و هلش داد عقب.

- چرا متاسفی.

- معذرت میخوام.
- باشه. معذرت خواهیت قبوله حالا دستمو ول کن.

بر اساس حقیقتTempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang