چطور آدم بده رو درست جلوی چشم همه قایم کنیم:
یکی از باحال ترین و سرگرم کننده ترین کارایی که به عنوان یه نویسنده میتونید بکنید اینه که آدم بده رو درست جلوی چشمای خواننده قایم کنید و اجازه بدید اونا تا وقتی که همه چیز معلوم میشه، هی حدسای اشتباه بزنن و اون لحظه ای که همه میفهمن آدم بده کسی بوده که تمام این مدت داشته جلوی چشماشون رژه میرفته و حتی به ذهنشون هم نرسیده، میتونید دست به سینه بشینید و به قیافه های شوکه و پشم ریخته نگاه کنید و از زندگی لذت ببرید. 😂
با یه سری حقه کوچولو میتونید همه رو سورپرایز کنید وقتی که میفهمن تمام این مدت همه چیز زیر سر چه کسی بوده، کسی که اونا تو داستان میدیدنش و اصلا به ذهنشون هم نمیرسید که آدم بده اون باشه.
اگر نویسنده بتونه خوب از پس نوشتن همچین چیزی بربیاد، این همیشه یه پیچش داستانی جذاب ایجاد میکنه. 👌
تو بعضی داستانا، شخصیت منفی کاملا مشخص و موذیه و معلومه که چه کسیه ولی، تو بعضی داستانا شخصیت منفی فربندهست و کاملا قابل نادیده گرفتنه و حتی ممکنه تو ذهن خودش هم آدم خوبی باشه.
چه اینکه شخصیت منفی دیوونه باشه و متوجه نباشه که کارایی که میکنه بده یا اینکه در حال تلاش باشه تا خودش رو به بهترین شکل تطبیق بده تا رازهای تاریکش رو مخفی کنه، تو هر دو مورد خیلی کیف میده که خواننده یهو میفهمه شخصیت منفی کیه و اون کسی نیست که از اول داستان توقع داشته.
خب، الان چندتا نکته جالب و خلاقانه داریم تا بتونیم شخصیت منفی رو جلوی چشمای همه مخفی نگه داریم:
- شخصیت منفی دوست داشتنی:
خواننده ها وقتی تو کلمه های داستانتون غرق میشن، دنبال یه عجوزه ی زشت ظالم میگردن که درحال به هم ریختن همه چیز باشه ولی توقع ندارن شخصیت منفی یه آدم خوب و مهربون و دوست داشتنی باشه.
اونا از چنین آدمی میگذرن و اون رو از لیست کسایی که ممکنه شخصیت منفی باشن کنار میذارن.
به شخصیت منفی چندتا صحنه بدین که ثابت کنه دوست داشتنیه و شاید خیلی هم دلبر باشه و خواننده ها خیلی کف میکنن وقتی میفهمن چنین آدمی بوده که همه بدبختیا رو کنترل میکرده.
مثال:
ESTÁS LEYENDO
Writerly
No Ficciónاگر یه داستان/رمان/فنفیکشن تو سرت داری که نمیدونی چجوری باید بیاد رو کاغذ یا نوشتی ولی دوست داری بهترین باشه اینجا به دردت میخوره :) Highest Rankings: #1 Writing #1 Humor #1 Paranormal #1 Nonfiction #1 Adventure #1 teenfiction #1 sciencefiction