هي گايز:)
حالتون چطوره؟
خب رسيديم به پارتي كه مطمئنم خيلي ها منتظرش بوديد^-^
ياح ياح ياح😂
اميدوارم از اين پارت لذت ببريد❤️بوس بوس
-مري-
______________________
استايلز در جيپ رو بست و به سمت اسكات رفت:يه بار ديگه بگو چرا اينجاييم؟
-مگه جعبه و موجود داخلشو نميخواستي؟الان اينجان.
اسكات گفت و با سر به در پشتي كلينيك حيوانات اشاره كرد.استايلز با حالتي عصبي،با زبون،لبش رو خيس كرد:يعني...يه راهي براي كشتنش پيدا كردين؟
اسكات سرش رو تكون داد:آره...ميخواستم بياي تا خودت همه چي رو ببيني رو ببيني.
استايلز با قدم هاي بلند و سريع سمت در رفت:خيله خب...بريم بكشيمش!
گفت و در رو باز كرد.
اسكات هم بعد از اون وارد شد.
اونها به سمت اتاق كوچيك معاينه رفتن.
درك و ديتون اونجا بودن.
استايلز با ديدن اون گرگينه ابروهاش رو انداخت بالا:هي...درك...؟
بعد به اسكات نگاه كرد:اون اينجا چيكار ميكنه؟
-فقط ميخواستم پيشت باشم.
درك جواب داد.-ممنون.
استايلز با بيخيالي گفت و بعد به ديتون نگاه كرد.-جعبه كجاست؟
اون پسر پرسيد.ديتون به يكي از كابينت ها نگاه كرد:اونجا.
استايلز انگشتش رو به سمت كابينت گرفت:داخل اون يكي؟
ديتون به آرومي سرش رو تكون داد.
-خيله خب.
استايلز زمزمه كرد و به سمت كابينت رفت.درش رو باز كرد اما اونجا كاملا خالي بود.
استايلز اخم غليظي كرد:چيزي اينجا نيست.
ديتون با يه سرنگ نسبتاً بزرگ به سمت استايلز رفت:از اول هم قرار نبود باشه.
استايلز،بدون اينكه سمت اون مرد برگرده،دستش رو بالا آورد و ساعدش رو گرفت.
ديتون سعي كرد خودش رو آزاد كنه اما اون نوجوون قوي بود.
بيش از حد.
-درست ميگفتي...
اسكات گفت.-نوگيتسونه است.
درك اون جمله رو ادامه داد.استايلز،يا نوگيتسونه لبخند يه وري زد.
فشار دستش رو اونقدر زياد كرد تا بالاخره سرنگ از دست ديتون افتاد.
ESTÁS LEYENDO
the void inside [sterek]
Hombres Lobo[completed] "خلا درون" گروه،تونسته بود نوگيتسونه رو از بين ببره. يه ماجراي ديگه هم تموم شده بود. همه چيز به حالت اول برگشت. يعني...تقريبا... استايلز ميتونه به همين سرعت همه چيز رو فراموش كنه؟