Trying (6 the end)

182 14 8
                                    

داشت می اومد نزدیکم که جیغ زدم...


-ن..نیا

شیشه رو برداشتم و رو دستم کلی خط کشیدم و با دیدن خون دستم لبخندش بیشتر شد.....

اومد و منو باز بوسید تا اینکه یهو به عقب پرت شد و رفت.....

-ک.....کوک؟

+چه غلطی کردی؟

-این...جا؟

+گوشیمو جا گذاشته بودم!

+خیلی پستی ا/ت! تمام مدت من عذاب وجدان گرفته بودم از برخوردی که باهات داشتم اما تو

لیاقتت همون بود! هرزه عوضی....

شروع کرد به زدنم و قشنگ صورتمو کبود کرد ورفت.....

-----------------------------------------------------------------------------

همونجا خوابم برده بود و شب بود....

از ترس پا شدم ودر رو از پشت قفل کردم و نشستم که دیدمش....

بازم لی بود....

دوئیدم تو اتاق. بازم اومد.... هرجا میرفتم بود.....

اینقدر خودمو زدم و جیغ کشیدم که در خونه به صدا دراومد ولی جواب ندادم.....

اون جلوم بود!
Kook:

از دستش خیلی عصبی بودم که گوشیم زنگ خورد!

+بله؟

-آقای جئون از خونتون همش صدای جیغ میاد و کسی درو باز نمیکنه!

+الان میام!

-----------------------------------------------------------------------------

از پله ها داشتم میومدم که صدای جیغ بدی شنیدم....

قلبم وایساد....

هی بیشتر و بیشتر میشد.....

در زدم و کسی جواب نداد....

در قفل بود و من بیشتر نگران شدم....

رمزو زدم و رفتم تو خونه!

رفتم سمت اتاق و دیدم ا/ت داره جیغ میزنه و اینقدر خودشو زده بود که صورتش قرمز بود....

بغلش کردم....

+ا/ت؟

بازم جیغ می کشید.....

نفسش بالا نمی اومد...

-ول... ولم کن....

جیغ کشید....

-اونجاست کوک آقای لی اونجاست......
داره میاد جلو و منو نگاه میکنه....

-کوک اون میخواد منو بکشه دستش چاقووو...بو...د

+کجا... کجاست؟

-اوناهاش بغل کمده....

کسی اونجا نبود!

Trying to surviveOnde histórias criam vida. Descubra agora