Part4

1.6K 435 185
                                    

سقوط بی روح

دی او بخاطر اون تماس عجیبی که از رئیسش دریافت کرده بود، نتونست بخوابه.

لپتاپش رو باز کرد و درباره مدیر عامل رویال سرچ کرد. یه اکانت فیک ساخت و توی گپ داخل وبلاگ جوین شد.

@ksowl: من یه نگهبان جدید تو کمپانی ام. کسی میتونه چیزی راجب مدیرعامل بهم بگه؟ که وقتی هم رو ملاقات کردیم ناامیدش نکنم.

@artificiallover: بذار یه چیزایی راجب کای بهت بگم. اون امروز بین مدیرعامل های مردِ فوق العاده هات توی کره، هات ترینه. ممکنه از لحاظ جنسی بنظر سکسی و اغواکننده بیاد ولی اون واقعا مهربون و با ملاحظه اس، قبل از خودش به کارمنداش اهمیت میده.

دی او قهوه ی نیمه شبش رو مزه کرد و وقتی جواب رو خوند شوکه شد"فوق العاده هات؟ " زمزمه کرد.

@ksowl: اون گیه؟ من دیدمش وقتی با دستیار جدیدش حرف میزد و سینه اش رو براش به نمایش گذاشته بود. و وقتی حرف میزد، مثل این بود که قصد داره طرف مقابلش رو ببوسه.

@artificiallover: اون گی نیست ولی شاید از دستیار جدیدش اونقد خوشش اومده:)

دی او وقتی جوابو خوند تقریبا از حال رفت. لپتاپش رو بست و سعی کرد بخوابه و چیزی که فهمید رو فراموش کنه ولی نتونست.

*********

صبح روز بعد دی او زودتر از رئیسش به محل کار رفت. اونجا رو تمیز و میز رو مرتب کرد.

کای طبق معمول با یه لباس سکسی وارد شد.
"صبح بخیر رئیس" دستیارش سلام داد.
"میتونی قانون دومم رو بهم بگی؟" کای بجای یه صبح بخیر پرسید.

"چیزی که میبینید چیزیه که بدست میارید"دی او از حفظ گفت.
"هیچ نظری داری که چرا ازت میخوام قانون دومم رو بگی؟" پرسید و دستیارش رو جلوی میزش گیر انداخت.

"نظری ندارم رئیس" دی او زمزمه کرد و بی هوا روی میز مدیرعامل نشست.
" و بنظرت الان داری چیکار میکنی؟ "کای پرسید.
" روی میز شما نشستم رئیس." جواب داد. "نفسهاش امروز بوی شکلات نعنا میده" با خودش فکر کرد.

به خودش اومد و سعی کرد تا بلند شه ولی کای دوباره نشوندش.
" لطفا قانون اولم رو بهم بگو." دستش انداخت.

" هرچی روی میزتون باشه، مال شماست." دی او وقتی اونو گفت سرخ شد.








yes! boss (EXO|kaisoo) Persian TranslationWhere stories live. Discover now