My attractive rival

part 3

×برین کنار برین کنار
یه بیمار رو که سر و بدنش غرق در خون بود روی برانکارد با سرعت جت بردن اورژانس.به نظر میومد سرش چیزی شده باشه پس کنجکاو شدم و گفتم حالا که اینجا برم یه سری هم به اورژانس بزنم.وقتی وارد اورژانس شدم همه هی میدوییدن این ور اون ور اصلا یه اوضاع خر تو خری بود ولی اون پشت همون بیمار روی تخت بیهوش افتاده بود که داشتن بهش تنفس میدادن.دست به کار شدم و دوییدم سمتشون
-چه بلایی سرش اومده؟
×دکتر الان ما نمیتونیم توضیح بدیم برو از مسئول اورژانس بپرس
-چی شده؟
×ایربگ ماشینش مشکل داشته و تصادف شدید کرده از طرفی فلز صندلیش هم زده بوده بیرون و کمربند هم نداشته.وقتی تصادف کرده از جلو محکم خورده به فرمون و به خاطر نداشتن ایربگ و شدت برخورد سرش با فرمون دوباره به عقب برگشته و فلز فرو رفته تو سرش
-وووووی!موفق باشین این مورد احتمالا تو بخش ما کار داشته باشه.من میرم اگه هر مشکلی پیش اومد فقط باهام تماس بگیرید
×چشم حتما
.
.
.
-کانگ شین هوا هستم بفرمایید
×دکتر سریع بیاین اورژانس دکتر چوی(روانپزشک)رو هم با خودتون بیارین
-دکتر چوی دیگه چرا؟
×بیاید متوجه میشید
وقتی رسیدیم جلوی در اورژانس صدای داد و فریاد های کره کننده یه نفر به گوشمون رسید وقتی دیدم کسی که این صدا رو داره از خودش تولید میکنه همون بیماره همینطوری مونده بودم که چطور حالش انقدر خوبه که اینجوری داره داد و بیداد میکنه
÷نمیخواااااام.نمیخوااااام مگه زورههههه.این یکی از قوانین که باید طبق خواسته ی بیمار یا همراهش پیش برید که حالا همراه ندارم خودم دارم میگم نمی خوام
+چی رو نمی خواد؟
این اینجا چی کار میکنه
+ایشون بیمار منه مشکلشون چیه؟
بیمارشه؟وا
×دکتر پارک ایشون میگن که نمیخوان عمل کنن
+مشکلشون چیه؟
×(-)
+کاری نمیتونیم بکنیم خودش نمی خواد مرخصش کنید
-دکتر پارک هیچ معلوم هست چی داری میگی؟مشکلی که داره شوخی بردار نیست فلز فرو رفته توی سرش و اون قسمتی که فلز فرو رفته خیلی حساسه ممکنه برای همیشه فلج بشه
+دکتر کانگ دست من نیست و طبق قوانین هر چی بیمار بگه و حالا داره میگه نه نمیتونیم بزور ببریمش زیر تیغ جراحی که
-من نمیزارم..نمیزارم ولش کنین تا فلج بشه
+اولا که اصلا شاید خودش بخواد فلج شه و ثانیا این که این بیمار منه
-پزشکی که بیمارش رو ول کنه دیگه پزشک نیست چه بخواد و چه نخواد باید نجاتش بدیم
÷خانوووممممم!!!میگم نمی خوام یعنی نمی خوام
-شما خیلی...میدونی که ممکنه فلج بشی؟
÷آره ولی نمی خوام عمل کنم
-نمی خوام و ..یعنی چی که نمیخوام من نمیتونم اجازه بدم که وقتی میتونی درمان بشی فلج بشی
+من نمیفهمم دکتر شما با چه اجازه ای می خوای عمل کنی؟نه خودش رضایت داره نه دکترش شمایی
-اجازه ای که حس مسئولیت پذیریم بهم میده
+نه دیگه.نگو مسئولیت پذیری بگو جاه طلبی!
تا حد ممکنه بهش نزدیک شدم و انگشتم رو جلو صورتش گرفتم
-برای بار آخر میگم!من اجازه ی مرخص کردن این بیمار رو نه به شما و نه به هیچکس دیگه نمیدم!!!!شیرفهم شد یا یه بار دیگه بگم؟من به عنوان رئیس بخش نمیزارم این بیمار مرخص شه !
-اتاق جراحی رو آماده کنین
×دکتر..
-دکتر بی دکتر!!!گفتم اتاق جراحی رو آماده کنین
÷یعنی چی من....
-متخصص بیهوشی رو بیارین بیاد اینو بیهوش کنه بابا
+دکتر داری قوانین رو زیر پا میزاری این کارتون رو گزارش میدم
-هر کاری که دوست داری بکن
.
.
.
از زبان جیمین:
ای دختره ی کل خر.آخر اگه همه رو ننداخت تو دردسر!اگه ننداخت!
جلو اتاق عمل نشسته بودم و زل زده بودم به مانیتور
[عمل در حال انجام]
الان تقریبا ۴ ۵ ساعته اینجا نشستم اما نمیدونم چرا تموم نمیشه
بالاخره اون متن عوض شد
[عمل پایان یافت]
از جام پا شدم. در اتاق رو باز کردن و آوردنش بیرون
+چی شد؟
×پروفسور از پسش بر اومد☺
+جدی؟
×خوشبختانه بله
تقریبا همه از اتاق اومدن بیرون و فقط شین هوا مونده بود.سعی کردم داخل اتاق رو ببینم که خودش اومد بیرون.برگشت و نگاهم کرد و بعد رفت تو دفترش.وایسادم تا ببینم اتفاقی میفته یا نه بعد گزارشش بدم ولی حالا که مشکلی پیش نیومد دیگه چیزی برای گزارش دادن ندارم پس منم بهتره برم تو دفترم بعد ۵ ساعت زل زدن به مانیتور
.
.
.
از زبان شین هوا:
-کانگ شین هوا هستم بفرمایید
×پروفسور،تشریف بیارید جلسه هیات مدیره مسئله ای هست که باید با شما در رابطه باهاش صحبت کنیم
-بله
اه تا من میام استراحت کنم باید پاشم برم این ور پاشم برم اونور.منو این جا اونجا همه جا پیدا میشه کرد انقدر در حال رفت و آمدم
.
.
.
-بله رئیس؟
×بشینید
×طبق قوانین تا وقتی بیمار یا همراهانش خودشون نخوان جراحی نمیتونه انجام بگیره اما شما این قانون رو در رابطه با بیمار چا سونگ جونگ زیر پا گذاشتید
-رئیس اون بیمار وضعش خیلی وخیم بود اگه عمل نمیکرد ممکن بود برای همیشه فلج بشه
×مهم نیست که وضعش چه جوری بوده.اون نمیخواسته.و اینکه تو این گزارشی که به دست من رسیده نوشته شده که خود بیمار به زبون آورده که نمیخواد جراحی بشه حتی حاضره فلج شه
-هر چیزی که اون گفت رو من نمیتونم قبول کنم در ضمن اون شرایط روحی خوبی نداشته که این حرف رو زده
×میشه بگی از کجا میدونی شرایط روحی خوبی نداشته؟
-ببینید این الان مهم نیست مهم اینه که الان حالش خوبه دیگه فلج نمیشه عملش به خوبی پیش رفت
×بله ولی کار شما نقض قانون بوده
-خب الان من باید چی کار کنم؟
×اول صبر میکنم بیمار به هوش بیاد اگه شکایت نداشته که مشکلی نیست ولی اگه شکایت داشت..
-اگه شکایت داشت،چی؟
×اخراج میشید
-چیییی؟
×متاسفم دست من نیست
-یعنی چی که...
×ببخشید من باید برم
میدونم چی کارت کنم پارک جیمین،گزارش منو میدی؟آره؟
با قدم های یه متر یه متر به سمت دفترش رفتم و با فشار در رو باز کردم.زل زده بود به مانیتور کامپیوترش که با صدای باز شدن در توسط من از جاش پرید.همچنان راه رفتن رو متوقف نکردم و همینطوری بهش نزدیک و نزدیک تر میشدم
-گزارش منو میدی؟
+من ندادم
-گزارش من رو میدی؟؟؟؟؟
+من ندارم دکتر کانگ
-خودت بگو چی کارت کنم
+گفتم من ندادمممم
به سمت میزش رفتم و محکم دستام رو روی میز کوبوندم
-چرا این کارو کردی؟چرا انقدر با من دشمنی داری؟چرا همش می خوای کرم بریزی؟چرااا؟؟؟
+گفتممم من گزارشتو ندادم شین هوااااا
-اسم منو...
+نکردم این کارو نکردم.میدونی چرا؟چون نمی خواستم الکی به دردسر بیفتی.وقتی اون طوری واسه عمل کردنش پافشاری کردی فهمیدم که خیلی برات مهمه،نخواستم به خاطر گناه نکرده مجازات بشی.اما انگار الان این منم که دارم به خاطر گناه نکرده م مجازات میشم.درسته آره تو رقیبمی یه رقیب خیلی سرسخت،هیچکس نمیتونه من رو شکست بده اما تو تونستی تو همیشه تونستی روی منو کم کنی،تو رقیبمی درست ولی من اونقدرام نامرد نیستم
-خب..میشه بگی کی گزارش منو داده؟
+به نظرت من میدونم؟
یعنی واقعا حاضر نشده گزارش منو بده؟سرمو انداختم پایین و به تک تک حرفاش فکر میکردم
+شین هوا..

گااااد دستم چلاغ شد😂من خیلی زود زود آپ میکنم و ۳۰ نفر خونده بودن دو پارت قبلی رو اما دریغ از یه نظر.تو رو خدا حتی در حد یه کلمه نظر بدین اشکال کارم رو بگین.حالا اگه نمی خواین نظر بدین هم حداقل ووت بدین خواهشا😢😭