جانگ کوک عزیز
دیروز یونگیی به تو درخواست داد.
چرا ردش کردی؟
شما دوتا میتونستید زیبا ترین کاپل رو درست کنید.
نه مثل من و تو
من نمیخوام زیبایی هات رو از بین ببرم
این هیچ وقت قرار نیست اتفاق بیفته که روزی دوتامون پیش هم خوشحال باشیم،هیچ وقتیونگی امروز خیلی بد با من مشت میزد و وقتی من غرق تو خونه خودم بودم رو من تف کرد
بش بگو که مشت های بی نظیری داره
من آرزو دارم تو بدونی اونا با من چیکار میکنن
تو هیچ وقت با اونا نیستی
شاید تو دوست نداری به کسی چندش آور دست بزنی مثل منتو به من بی محلی میکردی تا آخر هفته
من نمیدونستم چی منو بیشتر اذیت میکنه
توهین هات یا حرف نزدنت با منمن امروز به خودم آسیب زدم
با اینکه اونا منو کتک زدن
من حس میکردم که نمیخوام مسئولیتی داشته باشمشاید من به این زودی ها نتونم صدات رو بشنوم
-TaeHyung
KAMU SEDANG MEMBACA
Y o u n g F o r e v e r VKOOK-''|COMPLETE|
Romansa(Persian translation) اینجا دل نوشته های کیم تهیونگ رو داریم که درباره عشقش حرف میزنه:)) *این فیک با اجازه نویسنده ترجمه شده -152k ریدر -7،68k ووت • TaeKook پایان: 1399.3.26