Little Devil 🥀

206 31 36
                                    


" 2 سپتامبر 2016 "

" عوضی این آخرین فرصتته. "

مارک درحالی که با پا به باسن تیونگ ضربه می زد به زبون اورد و در آخر نعره کشید : اصلا به درک، من تنها میرم.

تیونگ به بیدار شدن با صدای رو مخ مارک عادت داشت.
چشماشو با پشت دست ماساژ داد و همونطور که خمیازه می کشید پرسید : حالا مگه ساعت چنده؟!

مارک با دندونایی که زیر فشار فکش تا مرز خورد شدن پیش رفته بود با حرص زیر لب غرید : هفت.

- شتتتت.

تیونگ با یه حرکت از تختش پرید.
-
-

تمام راه مدرسه درمورد هر چیز مزخرفی که بتونن خودشونو باهاش مشغول کنن صحبت کردن.

مارک با کنجکاوی پرسید : کنجکاوم بدونم اون همه اطلاعاتو از کجا گیر میاری!!

تیونگ یه نیشخند تلخی زد و در انتها با غرور اعتراف کرد : می دونی که من آدم زیاد دارم.

مارک صورتشو به حالت چندشی تو هم جمع کرد : لابد منظورت از آدمای زیاد همون هه چان ناقص العقل خودمونه دیگه؟

تیونگ چشماشو چرخوند : چه اهمیتی داره!!

-

بعد از ورود به سالن اصلی مدرسه ، مارک رو به دوستاش تحویل داد و به طرف کمدش حرکت کرد.

اگه شماهم درمورد سایت شایعه پراکنی و فروش آنلاین    " تی وای "    چیزی می‌ دونستین حتما تعجب می‌کردین که چطور همچین کسی علاوه بر مشغله های ذهنی و‌ کارهای خلافی که انجام میده ، شاگرد ممتاز مدرسست. " ویدیو های شخصی، اعترافات یه خائن " اینا فقط آپدیت های هفته‌ اخیر سایتش بودن.

- وینی ابنا قدیمیه ، صبر کن تا آپدیت فردا رو ببینی مطمئنن از تعجب شاخ در میاری.

صدایی که با تمسخر از پشت سرش شنید.
لعنت بهش ، وین وین هرگز دوست نداشت تیونگ مچشو حین خوندن شایعات سایت  " تی وای "  بگیره. کتابشو برداشت ، عصبانیتشو‌ روی‌ در کمدش خالی کرد و موبایلشو توی جیب سوییشرتش انداخت.
تلاش کرد خودشو بی‌توجه نشون بده اما خیلی هم موفق نبود : بعد از این می خوای به زندگی کدوم بدبختی گند بزنی لی تیونگ؟

شروع کرد به راه افتادن چون تونسته بود تمام نفرتی که داره رو توی کلمه آخرش جمع کنه.
تیونگ هم کنارش قدم بر می داشت؛ با بی خیالی شونه ای بالا انداخت و بعد به حالت تحقیر آمیز به زبون اورد : دنیا پر از چیزای کثیف، پر از دروغ و خیانته به هرحال مردم خودشون شروع می کنن، خودت که اینو بهتر از هرکسی می دونی مگه نه؟! ... من بی صبرانه منتظرم ببینم فردا چطور می خوای از دستشون فرار کنی ؟ هنوزم می خوای خودتو پشت چهره معصوم و اون لبخندای چندش اورت قایم کنی وین؟

𝐃𝐞𝐯𝐚𝐧𝐠𝐞𝐥 🥀 [ 𝐍𝐂𝐓 - 𝐉𝐚𝐞𝐲𝐨𝐧𝐠 ]Where stories live. Discover now