بعد کلی منت کشی تهیونگ بخشیده بودش و دوباره رو پاش نشسته بود
_جونگ کوک همش تقصیر توعه من نمیتونم درست بشینم کونم درد میکنه
جونگ کوک خنده ای کرد و بوسی رو لپش گزاشت
_چراع انقدر لوس بازی در میاری بیب
تهیونگ مشتی به بازوش زد و گفت
_الان به من گفتی لوس؟جونگ کوک تهیونگو محکم به خودش فشار داد و از نرمیش اهی کشید
_اخ ولم کن له شدم_لعنت.... به یه ورم میخام انقدر فشارت بدم تا تو بدنم حل شی
(😐😐😐😐😐😐
😑😑😑😑😑😑😶😶)
تهیونگ جیغ کوتاهی کشید و
دستشو محکم به دیک کوک فشار داد
جونگ کوک ولش کرد و دستشو روی دیکش گزاشتو خودشو روی زمین انداخت_فاک عقیم شدم
از کی تا هالا انقدر وحشی شد
تهیونگ با افتخار نگاهی به دست گلی که اب داده بود کرد و گفت_که به یه ورت ها؟
تازه دلم برات سوخت وگرنه همون یه ورتو میکندم میکردم دهنت
جونگ کوک با نگاهی متعجب به روی باز شده بیبی خجالتیش نگاه کرد
چندبار پلک زد و لب زد
_تو از منم بدتری!جیمین با نگرانی و عصبانیت به باباش خیره شده بود و سرش در حد فاک درد میکرد
خواست ارامششو حفظ کنه و به پدرش چیزی بگه
_ت.....
که در با صدای بلندی باز شد و به دیوار برخورد کرد_جونگ کوک کجاست؟
شاه جهنم بود!مرد نگاهی به دوست قدیمیش انداخت و با ارامش از روی صندلیش بلند شد
_خوش اومدی جئون
خیلی وقته ندیدمتجئون بهش نزدیک شد و یقه مرد رو گرفت
و تو صورتش داد زد
_گفتم پسرم کجاست کیم؟
جیمین به اون دو نگاه کرد از حرفای مرد فهمیده بود دنبال پسرشهاز سر جاش بلند شد
و به سمت در چرخید با دیدن یونگی که بهش خیره بود لبشو گزید و به سمت در رفت
_تو اینجا چکار میکنی؟
بدون توجه به فریاد های پدرش
با صدای ارومی گفت_به نظرت باید کجا باشم؟
راست میگفت جیمین پوفی از حرف چرتی که زده بود کشید و دستشو بین موهاش کرد
_کمکم کن!
با حرف یونگی جیمین متعجب نگاهی بهش انداخت و گفت
_چی؟_پدرم فقط بلدی دادو بیداد کنه و هیچ کاری نمیکنه!
کمکم کن جونگ کوکو پیدا کنم
اونجوری هم تو به داداشت میرسی هم منپیشنهاد بدی نبود
بلاخره جیمین تو فکرش بود که خودش بره دنبال تهیونگ و الان یکی دیگه ام همراه خودش داشت چی بهتر از این؟سرشو به معنای موافقت تکون داد و به حرف یونگی با دقت گوش کرد
_امشب ساعت 3 توی جنگل ممنوعه منتظرتم مواظب باش سروصدا نکنی کسی نفهمه این موضوع رو با خودت هرچی لازم داری وردار ممکمه دیر پیداشون کنیم برای همین هرچی لازمت میشه رو با خدت بیار مفهومه؟جیمین سری تکون داد
اون باید داداش کوچولوشو پیدا میکرداینم پارت جدید
میدونم کمه ولی به بزرگی خودتون ببخشید دیگه در عوض پارت بعدی رو زود میزارم😁ووت:100 ولی 90 هم خوبه
کامنت:100
بوس بای
ESTÁS LEYENDO
𝗵𝗲𝗹𝗹𝗯𝗼𝘆|𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕
De Todoسادس اون یک شیطان بود ولی وقتی یه فرشته اومد تو زندگیش همه چیز فرق کرد Couple➪︎kookv yoonmin Genre➪︎Romance Fantasy