گذشته تلخی که دامنگیر آدم های آینده میشه، قلب شکسته ای که دست از تپیدن کشیده، و آغوش گرمی که با تقلا سعی در احیای اون داره. یونگی مجذوب چشم های سردش شد، اما همه تلاش هاش به فرار اون پسر منجر میشد. عشق خیلی وقت بود که برای جیمین معنا نداشت، و این و زمانی فهمید که خانودش فرو پاشیدن. لطفاً همراه این دو کاراکتر در "چشم های سردی که خندیدند" باشید و حمایتشون کنید. 🟡متوقف شده و در حال ادیت🔴 انگست درام برشی از زندگی خانوادگی کمی مافیا مینیون. (ورس.. ولی جیمین تاپ) کوکوی 🥇 family 🥈bl 🥈ª خانوادگی