𝐈𝐧𝐭𝐫𝐨𝐝𝐮𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧 🌿

15.7K 943 35
                                    

_ این عطرو دیگه استفاده‌ نکن.

_ چرا؟

نگاه متعجب تهیونگ باعث شد به سردی ادامه بده:
_ چون ازش متنفرم و نمیخوام اون عطر لعنتیو از رو تن تو حس کنم.

با گفتن این حرف تکیه‌ش رو به دیوار سرد پشتشون داد، متوجه سنگین شدن سرش و نامتعادلی رفتارهاش شده بود و نیاز داشت که به اتاقش بره تا از اون قرص های لعنتی استفاده کنه. تهیونگ که از تغییر ناگهانی لحن جونگکوک گیج شده بود، با شک جواب داد:
_ عطر نیست، بوی گُله.

جونگکوک با شنیدن اين حرف ابرویی بالا انداخت و بعد از مکث طولانی که داشت با جدیت پرسید:
_ اسمش؟

_ یاس سفیده، گل مورد علاقم.

تهیونگ نیم نگاهی به جونگکوک که بدون هیچ حسی بهش خیره شده بود انداخت و بعد با تردید ادامه داد:
_ برات آشنا بود؟ مادرت... دوستشون داشت نه؟

سکوت پسر و اخم پررنگش باعث شد تهیونگ زیرلب بپرسه:
_ میدونی یاس سفید چه معنی داره؟

جونگکوک اعتنایی بهش نکرد و تهیونگ با لحن آرومش ادامه داد:
_ من دوستت دارم اما اگر تو من رو نخوای، هیچ عشقی بینمون شکل نمیگیره.

_ چرا باید بهت اعتماد کنم؟

با شنیدن لحن صریح و ناگهانی جونگکوک به سرعت به سمتش برگشت اما حرفی نزد که جونگکوک ادامه داد:
_ من بلد نیستم و شاید میترسم که یادش بگیرم، همونطور که تو هم از سیگار کشیدن ترسیدی و نخواستی که امتحانش کنی.

_ اما تو مجبورم کردی...

_ پس تو میخوای باعث بشی؟ که منم امتحانش کنم؟

تهیونگ متوجه رفتارهای غیرعادی پسر شده بود و مطمئن بود که تو حالت عادی و همیشگیش قرار نداره وگرنه نمیتونست این جونگکوکی که با لحن نرمی باهاش صحبت میکرد رو باور کنه.

_ میتونی بهم اعتماد کنی؟

جونگکوک نگاهش رو به سقف داد و با لحن صادق و خسته‌ای زمزمه کرد:
_ جای تمام اعتماد کردن‌هام هنوز درد میکنه.

_ شاید... شاید اینبار آروم بشی و اون زخم‌ها از بین بره، می‌خوای بذاری من روش مرهم بذارم؟

پسر لب‌هاش رو با زبونش خیس کرد و نگاهش رو به قهوه های معصومانه ی تهیونگ داد. لحن پر از آرامشش شبیه یه داروی آرام بخش عمل میکرد و حس میکرد اونقدر مطیع پسر شده که تصمیم به حرف زدن گرفته:
_ اگر فقط تشدیدش کنی چی؟

جمله ی منظوردارش تهیونگ رو به شک انداخت و دلایلی که مجبورش میکرد اونجا باشه مثل یه فیلم از جلوی چشم‌هاش رد شد، با مکث کوتاهی جواب داد:
_ پس دست هام رو پیشت جا میذارم؛ میتونی اگه دردت گرفت، فشارشون بدی.

- 🌱
Coming Soon!!

| 𝘙𝘦𝘥𝘶𝘤𝘦𝘳 ꜱᴛᴏʀʏ 🌱 |Where stories live. Discover now