love in speed

120 21 1
                                    

لبخند مستطیلی زد : یونگی راستش من رو اون داروخونه نزدیک کافه نگهدار حتما بعد جبران میکنم برات
لبخند خیلی ریزی که قابل دیدن نبود گوشه لبم شکل میگیره
اوه این چند وقت زیاد لبخند میزنم شاید ... اه حتما ب خاطر اومدن هوسوک بود وگرنه چ دلیلی داره
تهیونگ رو جلوی داروخونه رسوندم و یکم جلوتر وایسادم تا مطمئن بشم رفته داروخونه و بخاطر تعارف با من راه دوری نمیره ولی طی یه حرکت مسیرشو تغییر داد به کافه نزدیک داروخونه
خیلی نامحسوس جلوی کافه وایسادم
عجب پسریه خب میگفت با دوس دخترم قرار داشتم
توقع داشتم بشینه پشت یکی از میزا ولی یه راست رفت پشت میز پیشخوان و لباس فرمشو پوشید
عجب...
ولی فکر میکردم یه پسر خرپوله که اومده پیش من اموزش ببینه
ولی.. اون ادم عجیبی بود
سریع تا قبل از اینکه ببینتم پامو گذاشتم رو گاز و بدون اینکه به چیزی فکر کنم به سمت خونه جیهوپ روندم
Tehyung p.o.v
رفتم پشت پیشخوان و لباسامو پوشیدم
یونگی...
ادم باحالی بود، ولی در عین حال مغرور بود و ارتباط باهاش شدیدا سخت بود
سری تکون دادم ب رفتم سراغ سفارشا
یهویی در باز شد و جیمین با نفس نفس خودشو پرت کرد داخل
جیمین رفیق قدیمی من بود
و الان یه ماهی میشه که باهم یه جا کار میکنیم
جیمین:هوففف ببخشید هوا افتضاه بود وضیت خوشایندی نداشتم
قهقه ای میزنم
_قیافشو نگاه کن پسر چه بینی و لپاش قرمز شده
جیمین میخواست جدی باشه ولی ب طور کیوتی عصبی نگام کرد که خندم بیشتر شد
جیمین:انقد نخند ب من برو به کارت برس و مشت ارومی به کمرم زد و خودش رفت لباسشو عوض کنه
Yoongi p.o.v
جیهوپ برام درو باز کرد وارد خونه شدم
_جیهوووووووووپپپپپپ
یهو یه چی با سرعت اومد سمتم و اون دمپایی ابری جیهوپ بود
سریع کلمو بردم پایین
جیهوپ:مرگگگ پسره بزغاله هنوز دو روز نیومدم سرو صدا میکنیی
نیشمو باز میکنم
_خب اومدی انرژی شدیدی گرفتمم رفیق
جیهوپ اومد کنارم دستشو انداخت دورگردنم
جیهوپ: هنوزم با اینکه کلی قد کشیدی بازم از من کوتاهتری
ضربه نسبتا محکمی زدم پس سرش
ولی هنوز از تو پر زور ترم
جیهوپ:دهنت سرویس یونگیاااا این چ ضربه ای بودددد
قهقه ای میزنم*
همینه که هست
جیهوپ ظرف شیرینی رو میزاره تو دستم و کمرمو میگیره هلم میده سمت در
_هی داری چیکار میکنی
جیهوپ:مگ فقط این شیرینارو نمیخواستی بت دادمش حالا هم برو به کارت برس خوشگل پسر
_انقد اذیتت کردم داری منو از خونت بیرون میکنی
+نه ولی میدونم نزدیک ساعت کاریته حالا هم از خونه گمشو بیرون
جلوی در وایسادم
بهت زنگ میزنم
چشمکی زد و درو کوبید روم
دستی ب صورتم کشیدم
این پسر اصن ثبات روانی نداره ای خداا
سوار ماشین شدمو سمت جایگاه تمرین رفتم یه ساعت دیگه تهیونگ تمرین داشت
Tehyung p.o.v
اوه ساعتو
دستی به شونه جیمین کشیدم
_هی جیمین من باید برم تمرین دارم تو هستی دیگه
+ عا اره هستم موفق باشیی هیونگ
مرسی
سریع پالتومو برداشتم و از کافه زدم بیرون
هوا صاف شده بود و زمین خشک شده بود ولی باد سردی میومد
سریع خودمو رسوندم مکان تمرین
دور برمو نگاهی انداختم تا شاید یونگی رو ببینم
دیدم یونگی دوتا انگشتاشو برده بالا و داره تو هوا تکون میده و اشاره میکنه که برم سمتش
سریع دوییدم سمتش
هوفف ببخشید دیر شد
ماشین گیرم نیومد

سری تکون داد باشه مشکلی نیست 
بشین تا شروع کنیم
تو ماشین پشت فرمون نشستم و یونگی هم کنار دستم نشست
اول همه چیو چک کردیم
بعد سری به علامت اینکه شروع کن تکون داد
استارت و زدم و پامو گذاشتم رو گاز  کم کم سرعت گرفتم سعی میکردم بهترین رانندگیمو نشونش بدم ولی باز هم یه نکاتی بود که فقط یونگی میتونست بفهمه
بالاخره رانندگیم تموم شد
خسته از ماشین رفتم بیرون و به بدنه ماشین تکیه دادم
یونگی روبه روم وایساد
+ کارت خوب بود میتونی پیشرفت بیشتری هم داشته باشب
دستشو گذاشت رو شونم
+تمرین کن
راهشو کشید و از پیست زد بیرون
منم خسته راه افتادم سمت خونه.....
Yoongi p.o.v
سوار ماشین شدم و سریع خودمو رسوندم خونه
شدیدا خوابم میومد ودوس داشتم رو تختم لم بدم و ظرف پر از نارنگیمو خالی کنم
وارد خونه شدم که دیدم یه چمدون وسط خونه ول شده
یه ابرومو بالا انداختم
صدامو بردم بالا
-هییی مث اینکه مهمون دارم
یهو یکی از پشت پرش زد رو کمرم و دستاشو دور گردنم حلقه کرد: سلااااام گربه کوچولووو
اول شوکه چند دقیقه خشک وایمیسم بعد خندم میگیره
_هیی ببین کی اینجاستت یه خرگوش فضولل
رفتم سمت کوک و گوششو پیچوندم
_پسره فضول تو کلید خونه منو از کجا گیر اوردی
+اخ اخ ول کن گوشمووو عایی باشه باشه کلید یدکیتو از پشت گلدون پیدا کردمم
گوششو ول کردم و خوشحال نگاش کردم
_خبب چیشده همتون تک تک دارین میاین سئول

جونگکوک همونجور که گوششو می مالوند گفت : هیی خب تصمیم گرفتم دیگه مستقل بشم و خواستم بگم تا اطلاع ثانوی تا یه خونه مناسب با بودجم پیدا کنم مهمونتم
خمیازه ای کشیدم
-عالیه 
خب اینجا دو سه تا اتاق هست هر کدوم خواستی بردار منم میرم ب خوابم برسم
هول کوچیکی دادم
+توهم که همیشه خدا خوابی منم میرم یه دوش میگیرم میخوابم یه جشن خوش امد گویی بهم بدهکاری
سری تکون دادم
اره میدونم فردا میبرمت یه جای خوب حال کنی
ذوق زده چمدونشو برداشت خودشو پرت کرد تو اتاق و درو محکم کوبید به هم
خنده ارومی کردم و خودمو رسوندم به اتاقم....
Tehyung p.o.v
خسته از رو مبل بلند شدم و از رو اپن نقلی  خونه لیوان قهومو برداشتم  و رو مبل لم دادم
همونجور که رو مبل بودم چشمام داشت میرفت رو هم که دیدم یکی تند تند داشت میزد ب در
سریع درو باز کردم
که جیمینو دیدم خیلی خسته داغون به دیوار تکیه داده بود......

love in speedWhere stories live. Discover now