○Self involvement○

1K 129 51
                                    

***

من باید بلند میشدم و به تموم کارهای امروزم میرسیدم، ولی بجاش غلت زدم و به دیوار خیره شدم، خلا بزرگی در من دیده میشد. یه چیز سیاه و بزرگ که هر لحظه ممکنه تموم زندگیمو در بر بگیره و من و به سیاهی بکشونه. دروغ نبود اگه جار میزدم من میترسم. من از اینده میترسم، از اینده ایی که نمیدونم قراره چطور باشه.

***
جونگکوک

_کوکیییی

با صدای داد جیمین روی تخت نشستم، شب قبل نتونستم درست بخوابم و این الان اذیتم میکرد. شاید اگه میتونستم تمام برنامه های امروزم رو کنسل میکردم تا بتونم بخوابم.
از تخت بیرون اومدم و مرتبش کردم، تخت جیمین رو هم مرتب کردم و بعد از دوش گرفتن و مسواک زدن سمت اشپزخونه رفتم.
موهام خیس بود و با یه تیشرت گشاد و شلوارک نشستم روی صندلی. امیدوار بودم جیمین گیر نده.

_حداقل موهاتو خشک میکردی، هوا سرده امروز

+بعدا خشک میکنم، خونه گرمه

اول صبح رو مثل همیشه با تست نوتلایی و شیر موز شروع کردم، جیمین امروز قهوه خورد، اون هیچوقت صبح قهوه نمیخورد و این یعنی احتمالا دیشب نتونسته بخوابه.

+برای فردا زنگ میزنی؟

پرسیدم و اخرین جرعه ی شیر موزمو سر کشیدم.

_اوهوم

کوتاه جواب داد و ظرف هارو توی سینک گذاشت. امروز بی حوصله بود، مضطرب و عصبی. کم پیش نمیاد جیمین رو اینطوری ببینم اما انگار اینبار فرق داشت.

***

جیمین

هیچ چیزی باعث نشد به این فکر نکنم که قراره به اون پسر زنگ بزنم. توی ذهنم هیچ اسمی جز چشم گربه ایی براش نبود، با اینکه اسمش رو میدونستم " مین یونگی " .

تو یه احمقی جیمین

ضمیر ناخوداگاهم دقیقا میدونه چه وقت این جمله هارو بکار ببره، اره من یه احمقم. شاید تمرین باعث بشه به چیزی فکر نکنم، هیچی جز رقصیدن من و از دنیا جدا نمیکنه.

_سلام جیمین

نگاهی به پسر روبروم انداختم، کای.

+سلام

_تو فکری

گفت و دکمه های پیراهنشو باز کرد.

+فقط درگیرم

گفتم و لباس تمرینم رو پوشیدم. یکم معذب بودم بخاطر بودنش در حین عوض کردن لباسم ولی اونکه نگاه نمیکنه.

_چشمات هم قرمزه، پسر انگار دیشب نخوابیدی

نخوابیده بودم، فکر کردن به یک پسر چشم گربه ایی خواب از چشمام گرفته بود و این احمقانه بود. اخه کی میاد به کسی فکر کنه که باعث دردسرش شده بود؟ مطمئنا من.
اهی کشیدم و لبخندی از روی خجالت بهش زدم، امیدوارم بفهمه نمیخوام ادامه بدم. امروز حوصله ی حرف زدن رو ندارم.

Black DaggerWhere stories live. Discover now