برداشت پنجم

1.5K 138 24
                                    

ماشین متوقف شد و جلوی یه کلاب پیاده شدیم.

- وات د فاک. این که استریپ کلابه.

جلو تر از من راه افتاد و گفت:
- پس چی؟ منتطر سرسره بادی و استخر توپ بودی؟

یه کارت نشون بادیگاردای جلوی در داد و رفتیم داخل.

- چجور راهت دادن؟ تو زیر 18 سا...

پرید وسط حرفم و گفت:
- ادای پیزنای 80 ساله رو در نیار. همیشه یه راهی واسه دور زدن قانون هست.

رومو ازش گرفتم و به اطرفم نگاه کردم. توی اولین نگاه دختر ها و پسر های لختی که خودشونو به هم میمالیدن و رقص های شهوت انگیز میکردن توجهمو جلب کرد. نور های رنگی رو پوست تنشون هارمونی جذابی ایجاد کرده بود.

جونگ کوک وایساد جلوم و آستین کتمو از دستم بیرون کشید و گفت:
- همونطور که از اسمش معلومه اینجا یه استریپ کلابه و همه لختن. درش بیار.

معذب نگاهمو بیشتر به دور و برم دوختم و کتمو در اوردم. زیرش یه نیم تنه که فقط سینه هامو میپوشوند و دامن کوتاه ستشو پوشیده بودم. البته. داده بودن بپوشم. انتخاب خودم نبود.

دستمو گرفت و کشیدم به طرف نقطه ی مورد نظرش.‌ یه دختر که تو دهه ی 20 سالگیش بود نشسته بود رو یه مبل. جونگ کوک نشست رو مبل رو به به روش که فاصله ی زیادی به دختره نداشت و منم نشستم کنار جونگ کوک.

عذاب وجدان گرفته بودم. هیچ دختر لعنتی ای نمیخواست دزدیده شه.

جونگ کوک خم شد جلو و آرنجشو گذاشت رو زانوهاش. کف دستاشو به هم مالید و با زبونش لبشو خیس کرد.

جونگ کوک- تنهایی!

دختره ابرویی بالا انداخت و نگاهشو بینمون رد و بدل کرد.
+ ولی شما دو تا انگار تنها نیستید‌.

جونگ کوک تکیه داد به مبل و دستشو انداخت دور شونه هام.

جونگ کوک- آره. من و دوست دخترم از رابطه های تکراری خسته شدیم. اومدیم یکم خوش بگذرونیم.

سعی کردم استرسمو بزارم کنار و یه لبخند رو لبم قرار بدم.

+ منظورت چیه؟

جونگ کوک نیشخندی زد و با دستاش منو هل داد اون ور و بینمون فاصله انداخت.

جونگ کوک- نظرت چیه که بینمون واسه تو جا باز کنیم؟

دختره لبشو زیر دندونش کشید و لبخند وسوسه انگیزی زد. ولی از جاش تکون نخورد.

جونگ کوک سرشو کج کرد و از جاش بلند شد. دست منو هم گرفت و رفت رو به روی دختره. دستمو گذاشت بین پاهای دختره و با یه حرکت دست اون یکیشو گذاشت زیر زانو هام و نشوندم رو پاهای دختره. خجالت زده نگاهمو انداختم پایین.

puppet🃏Where stories live. Discover now