چان:منیجرمون بعد که برنامه های این هفته رو بهمون داد رفت به کار و زندگیش برسه و نبودش باعث میشد پسرا راحت تر باشن مخصوصا زوج مینسونگمون ،هرچی منتظر بودم که فلیکس بیدارشه و بیاد صبحونه بخوره فایده نداشت ، همه اعضا از اتاق هاشون بیرون اومده بودن غیر از فلیکس. هیونجین رو دیدم که رو مبل نشسته بود و داشت با گوشیش فیلم میدید
چان: هیون فلیکس هنوز خوابه؟
فیلمشو استپ کرد و نگام کرد
هیونجین: نه هیونگ خواب نیست ، قبل از اینکه بیام بیدار بود،نمیدونم چرا از تختش بیرون نمیاد.میخوای برم بیارمش؟؟؟
چان : نه نیازی نیست،خودم میرم ببینم چرا نمیاد
رفت سمت اتاق فلیکس و بعد دو تقه در و باز کردم و رفتم داخل. جسم ثابتی پتوپیچ شده ای رو بالای تخت هیونجین دیدم . رفتم سمتش رو از پایین صداش زدم
چان: فلیکس ؟؟
صدایی ازش نیومد. یعنی خواب بود؟
دستمو بردم بالا و گوشه ای از پتو رو گرفتم و سعی کردم بزنم کنارچان : هی فلیکس خوابی؟؟
پتو رو زدم کنار و چندباری تکونش دادم که صدای زیرلب بی حالشو که به زور شنیده میشد به گوشم رسید
فلیکس: چان هیونگ
چان: جانم چی شده؟ نمیخوای پاشی؟ مریض شدی؟
فلیکس : سردمه
مریض شده بود. وقتی فلیکس مریض میشه درحالی که بدنش داغه ولی سردشه ، تخت فلیکس بالای تخت هیونجین بود و سخت بود بخوام برم بالای سرش
چان: هی پاشو بیا رو تخت چانگبین یا هیونجین تا راحت تر باشی و ارتفاعش هم کمتره و کمتر سردت میشه
سعی کرد بلند شه ولی جون زیادی نداشت پتو هارو از روش برداشتم و پایین گذاشتم تا سنگینی پتو مانع از کارش نشه دستش و گرفتم و کمکش کردم بیاد پایین
خداروشکر بدنش زیاد داغ نبود و زود خوب میشد و الانم چون اولین روزش بود بیحال بود. وقتی چیزی بخوره سرحال میاد
YOU ARE READING
STRAY KISS
Random: stray kiss مقدمه استری کیدز گروهیه که از کمپانی جی وای پی دبیو کرده از یه جایی به بعد یه چیزایی بینشون تغییر میکنه.... احساسات جا به جا میشن.... چی میشه اگه جونگین به هیونجین اعتراف کنه؟ هان میتونه با لینو کنار بیاد؟؟ تکلیف چانلیکس چی میشه؟؟؟ داس...