STRAY KISS part 2

2.8K 449 122
                                    

هیونجین :

خودمو پرت کردم رو تخت و چشمامو بستم . درحالی که کمرم رو تخت بود و پاهام از تخت اویزون داستامو کنارم ول کردم و به اتفاقات امروز فکر کردم . عکاسی امروز خیلی خسته کننده بود ولی به لطف شوخی و مسخره های هان و چانگبین زمان زود گذشت .لینو هیونگم نمیدونم چش‌بود که اعصاب نداشت برای همین کسی جرعت نمیکرد بره سمتش و منم که ازش میترسم. عکسای منم خیلی خوب شده بودن و عکاس و اعضا کلی ازم تعریف کردن مخصوصا هان جیسونگ که چشاشو از رو مانیتور عکس ها برنمیداشت و هر دو دقیقه یک بار میگفت
: وااااووووو هیونجین چه ناناس افتادی اینجا . هیونجین چقدر خوشگل شدی . به پایه خوشگلی من نمیرسیا‌ . اوووو ژست هیونجین رو نگاه

چانگبین هیونگم کم نمیاورد و با هر جمله هان اونم جواب میداد : به اندازه من که خوشگل نیست . مهم اینه من ویژوال استری کیدزم . من شماره یکم و هیونجین شماره دو. من خوشگل ترم و..... و

کم کم دیگه داشتن سقف رو روسرشون خراب میکردن که لینو هیونگ بهشون توپید و ساکت شدن
بعد از عکس برداری رفته بودم تو اتاق تا ساکمو بردارم و با اعضا برگردیم خوابگاه که تو راه پارک پی دی نیم و توایس رو دیدم . پی دی نیم کلی ازم تعریف کرد و گفت خیلی دختر کش شدم و دخترای توایس هم کلی رو موهام ذوق کردن ولی دیگه داشتن زیاده روی میکردن چون اونقدرا هم خوب نبود بخاطر همین یکم معذب شدم و خجالت کشیدم که سونبه هام اینطوری ازم تعریف میکردن ولی خب بلاخره دو روز بعد برای همه عادی میشه و دیگه کسی سراغمو نمیگیره
قبلا فقط از دور پچ پچ هایی مثل هیونجین کیوته به گوش میرسید ولی امروز هرکس منو میدید میومد سمتم و جوری رفتار میکرد انگار چندساله دوستیم‌ مخصوصا دخترای کمپانی حتی میکاپ ارتیست هایی که برای گروه های دیگه بودن
تو دید بودن خوبه ولی من خوشم نمیاد مرکز توجه باشم دوست دارم همه منو به عنوان بهترین دنسر و استعدادم بشناسن نه ظاهرم برای همین پست ویژوالی رو دادم به چانگبین هیونگ
همینجور تو فکر بودم که صدای در اومد

چان : هیونجین شام آمادست

بعد از اینکه با یه هووووم کش دار جوابشو دادم رفت بیرون منم به سختی پاشدم و بدن خستمو کشیدم رو زمین‌ لباسامو عوض کردم و از اتاق خودم و فلیکس و چانگبین زدم بیرون
همه اعضا دور میز‌ نشسته بودن

لینو : هیونجین اومدی ؟ بیا اینجا برات جا گرفتم

یه نگاه به لینو هیونگ و یه نگاه به کنارش که جای خالی بود کردم و سلانه سلانه رفتم بین لینو و چانگبین نشستم
غذا نودل گوشت گاو و برنج با مخلفات کنارش بود که طبق معمول فلیکس درست کرده بود تو خوابگاه بیشتر اوقات فلیکس اشپزی میکنه و بقیه تو کارهایی مثل جمع کردن یا خورد کردن سبزیجات و ... کمک میکنن مخصوصا چان هیونگ که تازگیا همش دور‌ و بر‌فلیکس میشه پیداش کرد
اعضا شروع کردن به خوردن
اینقدر خسته بودم که اصلا اشتها و حوصله غذا خوردن نداشتم فقط بی حال زل زده بودم به غذا که فک کنم اعضا هم متوجه شدن

STRAY KISSWhere stories live. Discover now