STRAY KISS part 8

2K 300 61
                                    


چان :

دیشب خوب نتونستم بخوابم و الان درحد مرگ خستم و این باعث میشه که اعصابم یکم خورد باشه و جدی رفتار کنم و میدونم اعضا از این مدلم متنفرن برای همین نمیخواستم اذیتشون کنم پس سعی میکردم زیاد دور‌ و ورشون نباشم . بعد از خوردن صبحانه رفتم تو اتاقم ، لینو هنوز خواب بود به سمتش رفتم و صداش زدم

چان : هی مینهو

بدون تکون خوردن و با همون چشم های بسته فقط یه "هووووم" از دهنش خارج شد

چان : پاشو همه بیدار شدن

تو جاش غلت خورد و پتو رو بالا تر کشید و کامل خودشو پیچوند داخلش

لینو : بزار بخوابم امروز که کاری نداریم

چان : ساعت ۱۱:۳۰ نزدیکه ظهره اگه زیاد بخوابی بدنت عادت میکنه پس پاشو

بدون حرفی چشماشو باز کرد و پتورو کنار زد و بلند شد و همینجور‌که به یه دستش موهاشو مرتب میکرد رفت سمت در

لینو : باز چته؟

و درو پشت سرش بست . یعنی تند رفتم؟چان امروز تعطیله اونا هرکاری میتونن بکنن اصلا تو خودت رفتی اجازشو گرفتی که اونا بیشتر بخوابن حالا چته؟
میخواستم برم دنبال لینو پس از اتاق رفتم بیرون ولی با چیزی که دیدم یهو وایسادم
اعضا رو مبل نشسته بودن و فیلم میدیدن بعضیاشونم سرشون تو گوشیشون بود مثل هیونجین و جونگیین
و اما فلیکس . چرا بین این همه ادم اون؟ این همه ادم اینجاست چرا اون باید رو پای چانگبین بشینه ؟ میتونست رو پای سونگمین یا هان یا هرکس دیگه ای بشینه یا اصلا کنارشون رو مبل بشینه ولی اون پای چانگبین رو انتخواب کرده بود.
با عصبانیت سریع برگشتم داخل اتاق قبل از اینکه چانگبین متوجهم بشه و سعی کردم درو بدون هیچ صدایی ببندم (چیه فکر کردید میخوام محکم بکوبم ؟ 😐)
رفتم سمت لپ تاب و پشت میز نشستم بهتره فکرمو مشغول کنم تا کمتر اذیت شم . اه لعنتی فلیکس

فلیکس :

موقع جمع کردن میز صبحونه دیدم لینو هیونگم اومد

فلیکس : بیدار شدی هیونگ ؟ میخواستم میزو جمع کنم ولی حالا که اومدی خودت جمع کن دیگه

سرشو تکون داد و منم از اشپزخونه زدم بیرون فکر کنم هنوز خوابالود بود که حوصله جواب دادن نداشت
اعضا رو مبل جلو تلوزیون نشسته بودن و سریال هتل دل لونا رو نگاه میکردن
هیونجینم چون این سریالو قبلا دیده بود داشت با جونگیین با گوشیاشون بازی میکردن
رفتم سمتشون که منم فیلم ببینم چون هیچکار دیگه ای نداشتم که بکنم

STRAY KISSWhere stories live. Discover now