My Rude Boy • پسر گستاخ من

Part 2

*این فیک با کسب اجازه نویسنده اصلی، بازگردانی شده*

----------------------------------------------------------

تیونگ دلیل اینهمه ریلکسی جهیونو نمیفهمید ... یعنی درک خیانت اینقدر براش راحت بود؟!
عینک دودیشو به چشماش زد که معلوم نباشه گریه کرده و وارد راهرویی که آخرش میرسید به حیاط شد دخترا وقتی میدیدنش جیغ میزدن و میگفتن تیونگ اوپا سارانگهه (تیونگ اوپا دوست داریم) .
بالاخره با هزار بدبختی به ماشینش رسید و سوارش شد ... سرشو روی فرمون گذاشت و نفس عمیق کشید با تقه ای که به شیشه ماشینش خورد جا پرید.
-هی مزاحم ...

شیشه رو کشید پایین و به پسری که با عینک دودی دست به سینه جلوش وایساده بود نگاه کرد ، سعی کرد آروم باشه و با نفسای عمیق قلبش رو که در حال بیرون اومدن از سینش بود رو رام کنه.

- جانگ جهیون؟چی میخوای؟

-فک کنم یادت نرفته باشه که الان باهم هم گروهی شدیم... باید برنامه
ریزی کنیم.
جهیون بی وقفه سوار شد.
-هی !!! چرا همینطوری سوار میشی؟!

دستشو زد به شونه جهیون که پیاده شه، اما جهیون مچش رو محکم چسبید و با دست دیگش جلو دهن تیونگ رو گرفت ... چشمای تیونگ سه برابر حد عادیش گشاد شد.

- ببین دخترِ پسرنما من روش های تنبیه خودمو دارم؛ من خودم یاغی عالمم، بعد تو یه الف بچه اومدی به من درس اخلاق میدی؟ دوست  دخترمم که پروندی ...

تیونگ احساس خفگی میکرد و نمیتونست نفس بکشه ، دستای قوی جانگ جهیون محکم گردنش رو چسبیده بود و اونیکی دستش علاوه بر دهنش جلوی بینیش رو هم پوشونده بود ... داشت زیر دستش بال بال میزد که بالاخره دستشو برداشت و گذاشت تیونگ یه نفسی بکشه.

-تو ... باز به من گفتی دختر؟ بعدشم هیچ غلطی نمیتونی بکنی ... مثلا میخوای چیکار کنی؟
تیونگ با ترس پرسید اما سعی کرد شجاع جلوه بده.
- ببین کوچولو کاری نکن که مجبور شی زیرم ناله کنیااا.
جهیون پوزخند مسخره ای تحویل تیونگ داد.

-مگه تو پسرارو هم میکنییی؟
رنگ صورتش با گچ دیوار یکی شد.

- من هرکی رو که عشقم کشید میکنم دختر پسرش مهم نیس.
جهیون بی وقفه جواب داد و باعث شد تیونگ بیشتر بترسه ؛ سعی کرد
آرامششو حفظ کنه و به بحث ادامه بده
- خب خب میخوای بیای خونه ی ما یا من بیام خونتون؟
تیونگ پرسید.

- بیا خونه ی ما
جهیون خبیثانه و زیر چشمی نگاش کرد.
-نه نه بهتره تو بیای خونمون ... بابام هست اونجا بهتره من سِکوریتیم
حفظ میشه.
- چی چیت حفظ میشه؟
جهیون گیج پرسید.