جیمین،تهیونگ،نامجون و جین بدون یونگی به بار رفتن
○چه حسی دارید؟
*من ..... من حقیقتو فهمیدم
○تو چی جیمین؟
×....منم همینطور
•خب پس الان میدونی چه حسی به تهیونگ داری ؟
×منظورت چیه ؟
○منظورش کاملا مشخصه شما دوتا عاشق همیدجیمین و تهیونگ به هم نگاه کردن و انگار تمام قلبشون برای هم میتپید و بالاخره فهمیده بودن حقیقت این احساسی که داشتن چیه آروم به هم نزدیک شدن و بالاخره اولین بوسهی عمرشونو تجربه کردن
○اووووو...بالاخره ..... براتون خوشحالم
•منم همینطوراون دوتا از هم جداشدن و صورتاشون از خجالت سرخ شده بود
•اووو چه خبرتونه حالا ...مثل لبو سرخ شدید
○بهتره ما دوتا بریم تا هم به کار خودمون برسیم و هم شما راحت باشیدنامجون و جین از اونا فاصله گرفتن و به سمت یه گوشه از بار رفتن
•نامجونا با دیدن اون دوتا یاد اولین باری که هموبوسیدیم افتادم ..
نامجون دست جینو گرفت و اونو به سمت گوشهی دیوار هل داد
.
.
.
جیمین و تهیونگ کنار هم نشته بودن و هیچکدوم بعد از بوسه حرفی نزدن
*هی جیمین ...چرا انقدر سرخ شدی ؟
×خودت چی؟
*بالاخره بعد از چندسال فهمیدم حسم بهت چی بوده و اولین بوسهی زندگیم با تو بوده ....واقعا خوشحالمجیمین لباشو روی لبای تهیونگ گذاشت و لبای اونو با ولع میبوسید انگار که این آخرین باریه که میتونه اینکارو انجام بده
×تهیونگ...من .... من میخوام انجامش بدم
*مطمئنی؟
×هیچوقت تا حالا دراین مورد انقدر مطمئن نبودمتهیونگ بوسرو از سر گرفت با احساس تنگی نفس از هم جدا شدن وبا چشمای خمار به هم زل زده بودن که تهیونگ دست جیمینو گرفت و بلندش کرد و به سمت یکی از اتاقا رفت
.
.
.
○هی چیکار میکنی؟ نکنه میخوای اون خاطررو زنده کنی؟نامجون نیشخندی زد و لباشو محکم به لبای جین چسبوند و وحشیانه گاز میگرفت وقتی احساس کرد دهنش طعم خون گرفته ازش جدا شد
•هه تو هنوزم مثل دفعه ی اولی با یه بوسه!؟آخه چطور لعنتی!!!دیکت چطور با یه بوسه به این وضع درومد !؟
○خب با داشتن تو چه انتظاری داری؟جین صورتشو نزدیک نامجون کرد و دوباره شروع به مکیدن لباش کرد و یه دستشو پشت گردنش برد و با دست دیگش شروع به مالیدن دیک نیمه سخت نامجون کرد با هر فشاری که میاورد لباش محکم تر گاز گرفته میشد و زبون اون بشتر توی دهنش جا میگرفت
•هی میخوای بریم تو یکی از اتاقا؟
○پس اون دوتا بچه چی؟
•ما که نمیتونیم با این دیکای سخت شده بمونیمنامجون دستشو زیر پاهای جین برد و بلندش کرد و به سمت یکی از اتاقا رفت
..........................................................
YOU ARE READING
Eternal Love (Complete)
RomanceName: Eternal Love (عشق ابدی) Main Couple:Sope (Hoseok🔝) Genres:Daily Life, Smut,Mpreg,Angst, Romance,Rape,Happy End,... .................................................... _مین یونگی یه نوجوون ۱۷ ساله بود که مادرشو از دست داد ...