Chapter Five And Half (Smut)

605 116 267
                                    

"زین مالیک تو خیلی خوب بلدی چجوری منو آشتی بدی."

لیام گفت و یکی از اسنیکرز هارو باز کرد و گاز بزرگی ازش زد. هوم غلظی کشید و با فکری که به سرش زد، نگاه شیطونشو به زینی که با عشق و شیفتگی بهش نگاه می‌کرد دوخت.

اسنیکرزو روی لب های زین کشید و کشید تا بالاخره بخاطر گرمای لب های زین و انگشت های لیام، شکلات کمی آب شد و لبای پسر مو مشکی کاملا بهش آغشته شدن. جلوتر رفت و کاملا به زین چسبید. اسنیکرزو روی ران لختش گذاشت، با دستاش صورت زینو قاب گرفت و بوسیدش.

زین فشاری به ران های لیام وارد کرد و پسرشو همراهی کرد. بالاخره قلبش آروم گرفته بود و با بوسیدن لیام، دوباره منظم می‌تپید. پسرش بخشیده بودش و هیچ مشکلی وجود نداشت. لیام فقط مال زین بود و این قرار نبود هرگز تغییر کنه.

البته که فقط زین اینطور فکر می‌کرد!...

لیام به آرومی باسنشو روی دیک زین تکون داد و در جوابش، تونست بیشتر شدن فشار دستای زین روی ران پاش رو حس کنه‌. لب بالای زینو مکید و گاز نسبتا محکمی ازش گرفت‌. زی کشاله‌ی ران لیامو بین دو انگشتش پیچوند و باعث شد لیام ناله کنه و کنترل بوسه رو از دست بده.

زی لب پایین لیامو محکم مکید، جوری که باعث شد پسر شکلاتی بلند ناله کنه و ناخن‌های کوتاهشو تو گردن دوست پسرش فرو کنه. زین بی طاقت، لب پایین پسرشو گاز گرفت و همزمان که کون لیامو بین دستاش فشار می‌داد، سرشو عقب برد و باعث شد لب لیام همراه دندوناش کمی جلو بیاد.

"انقدر خوشمزه‌ای که نمی‌تونم بیخیال چشیدن و لذت بردن از طعم فوق العادت بشم مارشمالوی شیرینم."

لیام نیشخندی زد و باسنشو روی دیک زین فشار داد و باعث شد پسر مو مشکی آه بکشه.

"و دیک توهم انقدر بزرگ و سفته که نمی‌تونم بیخیال سواری کردن روش بشم."

زین اسلپی به لپ راست کون لیام زد و باعث شد اون پسر کمی توی جاش بپره‌. مستقیم به چشمای لیام خیره شد و همزمان انگشتاشو روی شکاف کون لیام حرکت داد تا به سوراخش رسید. کمی انگشتاشو بهش فشار داد و باعث شد لیام توی جاش بپره و لب پایینشو گاز بگیره.

"پس چرا شروع نمی‌کنی عروسک هورنیِ من؟
دلم می‌خواد تماشات کنم وقتی مثل یه خرگوش سفید لعنتی روی دیکم بالا پایین می‌پری و اسممو جیغ میزنی."

لیام ناله کرد و سرشو روی شونه زین گذاشت و همزمان، خودشو به انگشتای بلند و گرمِ زین فشار داد. از جاش بلند شد و اول از همه شلوار و باکسر زینو بیرون کشید و بعد خودش کاملا لخت شد. چهار دست و پا پشت به زین روی زمین نشست و سمت کشوی میز تلوزیون رفت تا لوبی که تازه خریده بود رو برداره.

FOOL'S GOLDWhere stories live. Discover now