Strange Monday.[1/2]
Music: 2+2=5 by radiohead.:)
بعضی وقت ها زندگی تصمیم به امتحان ما میگیره. هرکسی رو به شکل متفاوتی به میدون مبارزهش دعوت میکنه. بعضی هارو با پول به گوشه رینگ میکشونه و بعضی دیگه رو با عشقی دروغین ناک اوت میکنه.
ولی زندگی نقش دیگهای برای خانواده دانبار داره....لیام با شنیدن صدای نازک دخترونهای کنار گوشش از دره افکارش به سمت زمین پرتاب شد. سرش رو تکون داد تا ابر افکار کمی ازش فاصله بگیره و بعد به چشم های قهوهایه دختر کنارش نگاه کرد.
اخمی روی صورتش شکل گرفت، شما وقتی گیج میشید صورت تون رو جمع میکنید و اخم میکنید؟
شمارو نمیدونم ولی حداقل صورت لیام موقع تعجب و گیجی به این شکل در میومد.احساسِ شوک، ترس، گیجی، خوشحالی و سردگمی همه لیام رو در برگرفته بود.
حتی قادر به جواب دادن نبود، یعنی انقدر توی افکارش گیر کرده بود که حرف زدن از خاطرش رفته؟
هیلی لب هاش رو به دندون گرفت و همزمان با تکون دادن دستش جلوی صورت پسری که بهش خیره شده بود گفت:
"لیام؟ شنیدی چی گفتم؟"
لیام لب هاش رو خیس کرد و بعد دستش رو روی پیشونیش کشید.
"نه، ببخشید حواسم نبود میشه تکرار کنی چی گفتی؟"
دختر بازویِ لیام رو فشار داد و با لبخند دلم گرم کنندهای گفت:
"فراموشش کن چیز مهمی نبود."
لیام سعی کرد لبخند بزنه اما لبخندش موقع ساخت به مشکل خورد و یه چیز کج و کوله تحویلِ هیلی داد، با صدایی که نگرانی به وضوح توش احساس میشد گفت:
"هیلی تو..تو خوبی؟"
هیلی همزمان با یادداشت کردن نکات آزمایش توی دفتر گلگیش زیر لب اوهومی گفت و موهاش رو پشت گوشش فرستاد.
لیام به صندلی تیکه داد و به طور عصبی شروع به خاروندن دست هاش کرد.
هزاران سوال توی دریاچه طوفانی ذهنش شناور بود و اون برای هیچکدومشون جوابی نداشت. انگار که امتحان درسی رو داشته باشه که تاحالا حتی اسمش رو هم نشنیده.
مطمئن بود امروز رو برای بار دوم زندگی میکنه.
شاید بگید'ودف دود؟ باید با یه روان پزشک حرف بزنی چون به عقلت شک کردم!' ولی بعضی وقت ها چیزایی که همیشه غیرواقعی میدونستیمشون تبدیل به واقعی ترین اتفاقات زندگی مون میشه.نمیدونست چه اتفاقی داره میوفته یا چه وقفهای توی زمان ایجاد شده، هرچی که بود لیام هیچ ایده ای درموردش نداشت.
بهترین خبر این بود که هیلی زنده و سالم کنارش نشسته بود اما لیام میدونست ته امروز قراره نفس هاش قطع بشه.
YOU ARE READING
Boarding school.
Fantasiaدرست همون جایی که حس میکنی همه چی مرتبه و میتونی راحت زندگی کنی مشکلات ناشناخته مثلِ ماشین آدم فضایی ها میان تا تورو ببرند، اما تو باید مقاومت کنی! چی میشه که آدمایِ غریبه تبدیل به نزدیک ترین افراد زندگیت بشن؟ به مدرسه شبانه روزی ما خوش اومدی:) ...