First orgasm
اولین ارگاسم
*ادامه دو تا پارت قبل🙂________________________
جونگکوک عرق کرده ساعت چهار و نیم صبح از خواب پرید
کل بدنش خیس بود و زیر دلش بدجور میپیچید
آروم از درد نالید
و زیر لب تهیونگ رو صدا میکرد
توانایی بلند شدن و صدا زدن تهیونگ رو نداشت
با صدای بلندی گریه کرد و با دستش پهلوهاش رو کاور کردتنها بین اتاق خودش و تهیونگ یه دیوار فاصله بود پس میتونست
امیدوار باشه تا تهیونگ حداقل صداش رو بشنوهعضوش درد میکرد و جونگکوک دلش میخواست فقط یکی اونو به ارگاسم برسونه
دستش رو پایین برد و عضوش رو فشار داد تا فقط از این درد خلاص بشه
بعد از چند بار فشار دادن با حس اینکه چیزی قراره از عضوش خارج بشه ناله ی بلندی کرد و بلافاصله از درد جیغی کشید
چیزی نمیتونست اونو آروم کنه
مایعی که از سوراخ مقعدش خارج میشد
شرت و لباس زیرش رو خیس کرده بود و جونگکوک حس بدی داشت
کل اتاق بوی دارچین گرفته بود و جو گرم تر از همیشه جونگکوک رو اذیت میکرد
با وارد شدن یهویی تهیونگ جونگکوک بدون اینکه اهمیتی بده دوباره ناله کرد و صدای هق هقش بلند شد
تهیونگ هل شده و گیج حتی نمیدونست چکار کنه و اولین چیزی که به ذهنش خطور کرد رو انجام دادبعد از پنج تا بوق بالاخره هوسوک جواب داد
«کیرم دهنت ته چرا زنگ زدی؟»
«فقط جونگکوک داره گریه میکنه و عرق. کرده و ملافه خیسه و داره ناله میکنه چکار کنم؟»
هوسوک پوفی کرد
«بجای اینکه مثل احمق ها رفتار کنی برو و تمیزش کن و کمکش کن تا از سکس توی ها استفاده بکنه بهش محبت کن ،
اگر گرسنش بود هم بهش چیز سبک بده فعلا اینارو داشته باش صبح زنگ بزن بقیش رو بگم»
و با یه بوق تماس پایان یافته بودبه سمتش رفت
و موهاش رو نوازش کرد
«عزیزم،حالت خوبه؟»
«فقط منو بکن»
و تمام
تهیوتگ سکته کرد ،قلبش گرفت و نزدیک بود گریه کنه
با گمون اینکه جونگکوک وسایل رو زیر تخت گذاشته بود سر خم کرد و اونارو اونجا پیدا کردپلاستیک رو باز کرد و دیک مصنوعی رو از کاورش دراورد
میدونست باید اول با انگشتاش آمادش کنهاونو آروم روی گونه اش بوسید و تیشرتش رو بالا کشید
بند شلوارش رو باز کرد و همراه با لباس زیرش اونو پایین کشیدالهه سفید پوستش با عضوی ورم کرد و صورت و بدنی خیس روی تخت خودنمایی میکرد
-----------
12
-----------تهیونگ نفس عمیقی کشید و خودش رو لعنت کرد
دستش رو نوازش وار روی پاهای لخت پسر کشید و اونارو به ورودی خیس مقعدش رسوندبا انگشتایی که میلرزید و عضوی که درد میکرد و حال پریشون فقط دلش میخواست خرگوشش در امان باشه
انگشتش رو گرم کرد و آروم انگشت وسطش رو واردش کرد
با انقباض شدید ماهیچه ها دور انگشتش لبش رو گاز گرفت تا ناله نکنه و بجاش جونگکوک به اندازه هردوتاشون ناله میکرد و آروم جیغ میزد
با حس راحتی انگشتش ،انگشت اشارش رو وارد کرد و چند دقیقه بعدش انگشت سومش رو هم توی اون مکان خیس جا داد و آروم حرکت کرد
YOU ARE READING
-𝐉𝐊 𝐁𝐔𝐍𝐍
Fanfiction-کــآمل شـده 𓆩JK BUNN𓆪 𓂃𓈒 INFORMATION:جونگکوک هایبرید خرگوشیه که کل زندگیش رو توی جنگل گذرونده یروز که در حال جولونه شکار میشه و به تهیونگی که میخواد برای دختر بچش سرگرمی بگیره فروخته میشه! -اون سرگرمی رو برای سویون گرفته یا خودش؟ 𓂃𓈒 COUPLE:...