((8))

337 56 2
                                    


جیمین:

نشستیم تو ماشین و رفتیم به سمتی

+ من میخوام برم خونه تهیونگ اون ارومم میکنه

* باشه

آدرس رو دادم و رفتیم سمت خونه تهیونگ
رسیدیم خونه تهیونگ و مستقیم رفتم تو بغلش
بغلم کرد و موهامو بوسید

= چرا اینجایی جیمینا؟ اینجا خطرناکه

+ میخوام باهات حرف بزنم

= باشه ولی سریع باید از اینجا بریم

+ چرا تهیونگ چه اتفاقی افتاده

= بعدا توضیح میدم بیا از اینجا سریع بریم تا اتفاقی نیفتاده من خیلی نگرانتم

به حرفش گوش دادم و باهاش رفتم بیرون که دیدم یونگی بغل ماشین افتاده

خیلی ترسیدم و به سمتش دوییدم

تهیونگ:

جیمین نباید اینجا باشه خیلی پشیمونم که آدرس خونم رو بهش داده بودم و الانم تو یه خطر خیلی بزرگی انداختمش

از خونه به سرعت اومدیم بیرون که دیدم یه پسر کنار یه ماشینی افتاده و جیمین به سمتش دویید

کنارش که رسیدیم توی گردنش جای یه نیش دندون بزرگ بود و همچنین کنار دستش

ای واییی همینو کم داشتیم باید جیمین رو از اینجا دور کنم تا بلایی سرش نیومده

+ یونگیا چت شده؟ بیدار شو؟ وایسا..این جای نیش دندون چیه؟

= جیمینا باید بریم اینجا خطرناکه اون نیش دندون هم مال کسیه که به شدت با من و جنگکوک دشمنه

یه صدایی از پشت سرم شنیدم تا اینکه یه دست از پشت اومد جلو دهنم و با دست دیگش دستم رو محکم گرفت

§ از دیدن دوبارت خوشحالم تهیونگ چرا جنگکوک نیست یعنی معشوقش براش ارزشی نداره که تنها فرستادش بیرون اونم پیش تو

دستش رو از دهنم برداشت

= خفه شو عوضی

§ تهیونگ چرا تو عصبانی میشی جنگ من با تو نیست تو خودتو کنار بکش

= تو یه عوضی ای آیو جنگکوک دوست نداره چرا نمیخوای بفهمی

§ ولی من دوسش دارم

یه نگاه به جیمین انداخت

§ فکر میکردم کار جنا رو خلاص کردم ولی انگار جنگکوک یکی دیگه مثل اونو پیدا کرده البته از نوع پسر

= خفه شو آیو تو با جنا چیکار کردی؟

یه پوزخند زد نتونستم دستم رو آزاد کنم چون اون لعنتی خیلی زورش زیاد بود چون یه اصیل زاده بود

§ من تو اون ماشین جهتش رو تغییر دادم و کاری کردم که جنا بمیره

= تو لعنتی چیکار کردی؟ 
با اشک گفتم

شروع دوباره Donde viven las historias. Descúbrelo ahora