کیم تهیونگ(Kim teahyung)
ملقب به
(Kim V)کیم وی
سن؛18(سالشه،کلا فصله اول همه بچن😂🚶🏼♂️)
نوع:ومپایر اصیل...(داستان امگاورسه ولی تهیونگ با لوکاس الفا امگا نیستن)
دارنده بزرگ ترین باند مافیا-
دشمن ماشالا زیاد داره....مثلا یکی مثه جئون...
عاها جئون...بریم از اونم براتون بگم...جئون جونگ کوک...(Jeon Jung kook)
سن:18
نوع؛ومپایر(اصیل)
خلافکار...کاره پدرشو داره ادامه میده...تو داستان میفهمید...اره...داداش داره...کیم نامجون....برادر جئون...ناتنی..
سن:23
نوع؛الفا (اصیل)...
هم کار و دسته راسته تهیونگه...
خیلی تهیونگو دوست داره...و سعی داره رازیش کنه از خریدنه برده خوداری کنه....اینلوکاسه(ببخشید عکس بهتر پیدا نکرد رفیقم...)
تو داستان زیاادددییی عوض میشه،توضیح زیادی راجبش نمیگم چون میفهمید
و اینکه...
نوع؛هیبریده(خیلی خلاصه براتون بگم...حیوانه انسان نماس)
لوکاس هیبریده ماره(ای جان...)
خب دیگه زیاد زر زدم،سوالی داشتید از شخصیتا تو کامنتا بپرسید
و اینکه امگاورس؛
امگاورس یه نوع ژانره
که بیشتر تو فن فیکشن هست...
امگا:خیلی کوتاه بگم جفتهای باتم امگا هستن...دختر پسرم فرق نداره....
الفا:زن ها و مرد هایین که تاپن تو رابطه...چطوری بگم...خیلی جاها رهبری میکنن...و بعضیاشون انسان هایه کثیفی هستن که میگن امگا ها ضعیفند یا فقط به عنوانه برده میبیننشون...خلاصه که اینه...
یه نوع دیگه هم داریم
بتا:توضیحی راجبش نمیدم...چون تو داستان بتا نداریم....پس اکیه...
خب دیگه خسته نباشم(خیلی زیاد گو میخورم)
ممنون از کسی که تا اینجا توضیحایه منو خوند...میرم برا معرفیه شخصیتایه دیگه.....جانگ هوسوک...
سن:19
نوع؛الفا...(اصیل)
ایشونم رفیق شیشه تهیونگ و البته جونگ کوکه...
این دو نفر به هر چی هر دوشون دارن حسودی میکنن...
و هوسوکم دلیلشو نمیدونه...ولی راجبش بحثم نمیکنه...خلاصه که عاره...آدم فوق العاده مهربونیه...
سره کارم جدیه...نفره بعدی...کسی نیست جز الکس....الکس اَدر
سن؛7(به مولا قسمته بعد میشه 16سالش...)نوع؛هیبرید مار(شاید لازم باشه بگم بهتون لوکاس و الکس تنها هیبرید هایه مار تو داستانن،یعنی اصن اونجا همچین هیبریدی بجز الکسو لوکاس وجود نداره یونو؟!...)
خب...بریم سراغه ولانگر...(مامانه لوکاس)(تنفر خاصی به این زن دارم...نمد چرا)
ولانگر مورنینگ استار (جررر یاده لوسیفر افتادم...بیا حال کن انیتاهمه جاوهستی...)
نوع:امگا اصلیل
جفت:ویلیام برل
سن:37(در اینه حال جونه..ولی سنش تو داستان به چهلم میرسه)
ادامشم تو داستان میفهمید..
برم؟!
اره دیگه میرم...
شاید امشب اپ کردم نمیدونم...
خب دیگه....عکساشون جا به جا شد به من مربوط نیس
اکی...
لاو یو ال....ووت کامنت فراموش نشه...حسابی برا پارته بعد بهم انرژی بدید....
من رفتم....خدآفسی...🖤🌌...
♥︎
VOUS LISEZ
𝕲𝖎𝖗𝖑 𝕺𝖋 𝕿𝖍𝖔𝖚𝖘𝖆𝖓𝖉 𝕱𝖆𝖈𝖊...
FanfictionGirl of thousand face... خلاصه داستان...؛ سه سالش بود... از خونه فرار کرد... رفت جایی که نباید میرفت... بزرگ شد... فروخته شد.... عاشق شد.... و...... -Supernatural -Biography -Crime -Omegaverse -Comedy وضعیت؛در حال اپ... نویسنده:𝑳𝒐𝒌𝒂𝒔 کاپل؛Girl...