● Part 7

710 79 4
                                    


کوک با عصبانیت دادی زد و گفت :
مگه نگفتم این هفته یه قرار با آقای جانگ بزارید ، میدونید این قرارداد چقدر برای من مهمه !!؟
بعد شما فقط میگی فراموش کردممممم ؟!!!!!

منشی ترسید بود و با لکنت گفت : بب...بخشید آقای جئون و...واقعا عذرمیخوام ... بهشون زنگ میزنم برای ف...فردا هماهنگ میکنم ... واقعا ازتون معذرت میخوام .

کوک اخمی کرد و با عصبانیت گفت : فعلا از جلو چشمام گمشووو تا بیشتر از این عصبی نشدم و اخراجت نکردم !

منشی هول کرد و گفت : چچ...چشمم

رفت و بیرون و در و بست
چند لحظه بعد نامجون اومد اتاق کوک

نامجون : جونگکوک ... چی شده چرا اینقد عصبی ای !؟؟ شرکت و گذاشتی رو سرت !!

کوک با حالت زاری سرشو گذاشت رو میز و گفت
کوک : هیوووووونگ ... این چند روزه تهیونگ یه جوری شده ...

نامجون ابرو انداخت بالا و گفت : مگه چجوری شده ؟

کوک سرشو آورد بالا و گفت : جدیدا خیلی کم حرف میزنه و ناراحته ، غذا هم زیاد نمیخوره هرچی ازش میپرسم چی شده هیچی نمیگه میگه خوبم فقط کمی خسته ام ! حتی بعضی موقع تو خواب حرف میزنه و کابوس میبینه !

نامجون تعجب کرد و گفت : چی میگه ؟

کوک اخمی کرد و گفت : نمیدونم ... ولی همش میگه
" متاسفم " ... نمیدونم چش شده ... من خیلی نگرانشم .

نامجون کمی فکر کرد و گفت : شاید یه چیزی اذیتش میکنه ، یا شاید ... شاید سر کار مشکلی براش پیش اومده !!! اصن از شوگا بپرس ، بپرس ببین جیمین چیزی از تهیونگ نمیدونه !؟ شاید جیمین بدونه چی شده ! به هرحال اونا با هم یه جا کار میکنن !

کوک کمی فکر کرد و با خودش گفت " شاید نامجون راست میگه ، شاید جیمین چیزی بدونه ! "
کوک تلفن رو برداشت و به اتاق شوگا زنگ زد

کوک : هیونگ میشه یه لحظه بیای اتاقم ؟

شوگا : الان میام
.
.
.

چند لحظه بعد شوگا وارد اتاق کوک شد و با حالت تعجبی گفت : چی شده چرا قیافتون اینجوری شده ؟!

شوگا روی مبل روبه‌روی مبل کوک و نامجون نشست .
کوک تکیه اشو از مبل گرفت و گفت : هیونگ ، میگم ... جدیدا ... جیمین هیونگ ، چیزی در مورد تهیونگ نمیگه !؟

شوگه ابرویی انداخت بالا و گفت : مثلا ؟

کوک اخمی کرد و گفت : چمیدونم ، اینکه ... چرا این چند روز عصبی و ناراحته ؟ سر کار اتفاقی براش نیفتاده ؟

شوگا کمی فکر کرد و گفت : ا..اره ‌جیمین میگفت ، جدیدا تهیونگ خیلی عصبی و حتی به زور جواب سلامشو میده ، حتی واسه ناهار هم پیششون نمیره ...
میگفت از صبح تو اتاقشه و بیرون نمیاد ... وقتی طرحاشو تموم میکنه به جیمین میده تا بده به یکی از همکاراش !
اسمش... اسمش گوبین ؟ دومین ؟ اهاااا بومین بود .

𝐈'𝐦 𝐬𝐨𝐫𝐫𝐲 ~《𝙺𝚘𝚘𝚔𝚟》🦋🌈 { Completed }Donde viven las historias. Descúbrelo ahora