Episode 66

378 89 112
                                    

Horror story🛹
...........................

تمام‌عمرم‌خانواده‌ام بهم‌گفتن در زیرزمین رو‌باز نکنم اما‌خب من کنجکاو‌شدم و برخلاف‌حرفشون عمل‌کردم
اون‌چیز‌گرد درخشان‌‌‌توی‌آسمون چیه؟
چرا‌انقدر‌چشمامو‌اذیت‌میکنه؟

...........................

زنم‌بعد‌اون‌شبی ک‌توی‌مستی رانندگی‌کرد و با تصادف باعث کشته‌شدن بچه‌هامون شد هیچوقت نتونست خودشو ببخشه و خودش‌رو دار‌ زد ...
خوشبختانه اون هیچوقت یادش نیومد ک اون‌شب من بودم ک‌رانندگی‌میکردم و وقتی بیهوش شد جاهامون رو عوض‌کردم !

...........................

ب‌عنوان برق‌کار‌بعضی مواقع‌مجبورم دیوار رو سوراخ‌کنم تا‌متوجه‌بشم چی‌رو‌باید تعمیر‌کنم ...
همه‌چی خوب‌بود تا‌اینک یه‌روز دیدم اون‌طرف دیوار یه‌چیزی‌داره منو‌نگاه میکنه .!

...........................

هرشب پسرم میاد توی‌تختم و درگوشم میگ : بابا من‌تختم رو‌خیس کردم"
تقریبا‌یه سال ازوقتی ک‌توی وان‌خفه‌اش کردم‌میگذره!

...........................

بعداز‌سپری کردن‌ ۲۰‌سال توی‌زندان به جرم ازار جنسی اونها بالاخره اعتراف کردن ک شهادت دروغ دادن و من آزاد شدم
وقتی‌اینبار دوباره با‌همین شکایت برن‌دادگاه عمرا حرفاشون رو باور‌کنن !

...........................

با عذاب‌وجدان غریبه رو‌به‌خونه راه دادم
در گوشش‌گفتم "ببخشید" و بعد‌بیهوشش کردم و بدنش رو سمت پسرم بردم ک داشت از گشنگی میمرد

...........................

از‌اونجایی ک‌انسان‌ها تقریبا یک‌سوم زندگیشون رو خوابن از غول‌چراغ‌جادو خواستم همه ی اون یک‌سوم رو پشت‌هم بخوابم تا بقیه‌ی عمرم رو‌بیدار باشم
اما‌وقتی بعداز یک‌روز از خواب‌بیدار شدم وحشت کردم ..!

...........................

هربار ک منو "مادربزرگ" صدا میزد خیلی ناراحت میشدم و باعث میشد احساس پیری بکنم
دخترم خیلی بابتش گریه میکنه ولی خوشحالم ک دوباره فقط "مادر" شدم

...........................

بعد از اینک خبر‌کشته شدن دخترم رو بهم دادن
از خدا خواستم که اسمش رو روی بدن هرکسی ک اون رو کشته حک کنه تا قاتلش هیچوقت کاری ک کرده رو فراموش نکنه ...
زنم ک امروز به خونه اومد تتوی جدیدش رو بهم نشون داد اسم دخترمون بود !

...........................

ووت‌و‌کامنت:))
ممنون بابت حمایت‌هاتون♡
همه‌ی‌کامنتارو‌میخونم‌و‌عاشقشونم*^*

EveryThing(눈‸눈)⁩Donde viven las historias. Descúbrelo ahora