جیمین وسط زمین ایستاده و جریان انرژیِ دردناکی رو اطرافش حس میکرد. جدایی اتصالشون خیلی ناگهانی بود. برای فرو بردن ذرهای هوا داخل ریههاش داشت تقلا میکرد.
این چیزی بود که بهش نتیجهی عکس میگفتن.در حالت عادی موضوعِ جدیای نبود اما با وجود همهی اون جادوگرهای جورواجور، تبدیل به طوفان جادو شده بود که مثل بادی سهمگین و گردابی، تمام چمنها و قاصدکها رو میبلعید. تمام دانشآموزهایی که اونجا حضور داشتن، متفرق شدن؛ بعضیهاشون تلهپورت و باقیشون به سرعت فرار کردن. از مدتها پیش برای همچین اتفاقی آماده بودن، میدونستن جادوی سیاه چطوریه.
مین یونگی وسط زمین و در معرض دید بود. به طرز دردناکی تنها به نظر میرسید؛ سرش پایین و شونههاش افتاده بودن.
جیمین وقتی متوجه شد یونگی همچنان دست جونگکوک رو نگه داشته، کمی به سمتش رفت. جادوی بینشون قابل حس بود؛ پسر کوچیکتر با چشمهای گرد شده و ترسیده بهش نگاه میکرد. چیزی گفت اما انگار باد کلماتش رو با خودش برد، جز بخش مهمش.
«-برو پیشش.»«واقعا متاسفم، جونگکوک.» جیمین متقابلا فریاد زد چون احتمالا پسر نمیتونست صداش رو بشنوه.
جونگکوک فقط سرش رو تکون داد و دستِ جیمین رو رها کرد. جادوگر سیاه انتظار پیچیدنِ درد توی وجودش رو داشت، مثل وقت هایی که از یونگی جدا میشد. ولی هیچی نبود. جادو به راحتی متوقف شد، یه جداییِ بیدردسر. ولی این جدایی اتصال هم باعث فروکش کردنِ طوفان جهنمیِ اطرافشون نشد.
«جیمین، بجنب.» هوسوک در حالیکه سعی داشت شیلد متراکمی دورشون بسازه، فریاد زد. این طلسمِ معروف جادوگرهای نارنجی بود.
اون شیلد توسط گرداب بلعیده شد. این لعنتی داشت تمامِ طلسمها رو از بین میبرد، قویتر و بزرگتر میشد و همه چیز رو از هم میپاشوند. این بدترین نتیجهی عکسی بود که جیمین تا به حال دیده.
«یونگی!» جیمین داد زد و به سمت پسر دوید و ماسههایی که یک طرف صورتش رو میساییدن نادیده گرفت. «صبر کن!»
پسر بزرگتر سر به زیر انداخت و دستهاش رو محکم مشت کرد. جیمین محتاطانه شونهشو گرفت و سعی کرد صورتش رو ببینه. رد اشک روی گونههای یونگی باقی مونده و موهاش آشفته شده بود. درد از چشمهاش خونده میشد.
جیمین مستاصل و نا امید بود چون نمیتونست هیچ کاری براش انجام بده. ولی در واقع اتصال مجدد و موج دلنشینِ دوباره با هم بودنشون باعث از بین رفتن اون طوفان بود. تنها چیزی که باقی موند، سکوتی کر کننده بود.
YOU ARE READING
Chronicle Black [Yoonmin]
Fanfiction「Chronicle Black 🎴」 𖦹 Yoonmin 𖦹 Fantasy, Romance, Smut 𖦹 Translator: Nelin 𖦹 Writer: Centristy جیمین توی "آکادمی هفت" پذیرفته شد؛ جایی که هر فرد بر اساس تواناییها و مهارتهاش، جزو یکی از دستههای قرمز، نارنجی، زرد، سبز، آبی و یا بنفش قرار میگ...