توی آغوش گرم گرگ عظیم الجثه ی نقره ای رنگ فرو میره. گرگ با حلقه کردن دم پشمالوش دور کمرش، میخواد از پسر در برابر سرمای وحشیِ شب های زمستونی جنگل، محافظت کنه
-: بالاخره اومدی سیلور؟ امشب تولدمه.. ۱۵ سالم میشه و تو ..تنها فردی هستی که همه ی این سالها داشتم.. چه اشکالی داره اگه تنها شخص زندگیِ من یه گرگ نقره ای باشه؟ کاش هیچ وقت تنهام نذاری سیلور..
....................................
-: شگفت انگیزه، نه؟
+: چی؟ ازواج کردن؟ یا جفت داشتن؟
-: اینکه یکی مال خودِ خودت باشه. که بیشتر از خودش دوست داشته باشه.. یکی که قبل اینکه خودت بفهمی، بفهمتت.. لوهان برات خیلی خوشحالم! مطمئنم که لرد سهون، خیلی دوست داره.
......
نه.. من هیچ وقت نمیتونم این لحظات تجربه کنم..این احساسات رو.. احساسِ تعلق داشتن.. احساسِ مال کسی بودن.. و حتی مالک بودن.. میدونم که قرار نیست هیچ کس من به عنوان جفتش قبول کنه..! نه وقتی حتی جفت حقیقیم هم من رو نمیخواد .. .اون تورو انتخاب کرده. دلم میخواد براتون آرزوی خوشبختی کنم اما.. درد قلبم نمیذاره.. راستی، چرا قلبم درد میکنه؟
...............................................................
...............................................
خب سحر اومده با تیزر جدید..
ژانرش امگاورسه(فاینالی) و انگست قطعا.. (سحر بی انگست؟ هرگز)
یه جونگین شیرین و یه سهون آلفا.
فالورام ۵۰۰ تایی بشه آپش شروع میکنم.؟!
امیدوارم که خوشتون بیاد ازش.. خودم، خیلی دوسش دارم.
YOU ARE READING
My Silver Wolf
Werewolf♧نام: گرگ نقره ایِ من ♤ژانر: رومنس، امگاورس، ناتوانی جسمی، اسمات ♧کاپل: سکای ، چانکای ♤. تمامِ سهم من از دنیا، یه گرگ نقره ایه.. زیاد نمیبینمش فقط.. شب های ماه کامل توی جنگل زیر بیدمجنون بزرگی که خیلی وقته شده پناهگاهمون..!
