موقعی که مینهو به خونه رسید چراغای خونه خاموش بود. وقتی کلید برق رو زد سونگمین رو دید که به گوشه کاناپه پناه برده و پاهاشو بغل کرده بود."برگشتی؟.... شام حاضره برو دستتو بشور." بدون توجه به حرفای سونگمین کنارش نشست.
مسئله مهد کودک بدجور ذهنشو درگیر کرده بود.
می خواست بپرسه."سونگمین...." ناگهان سونگمین سرشو رو شونه مینهو گذاشت باعث شد تعجب کنه.
سونگمین به شونه گرم مینهو وابسته بود.فلش بک:
"سونگمین، این سومین بارته که این هفته دیر به کلاس میرسی."
"ببخشید...."
"کافیه زود برو سر جات بشین."
سرشو به نشانه تایید تکون داد.
سونگمین یکم بهم ریخته بنظر می رسید.
حتی کتابشو هم فراموش کرده بود. اولش دو دل بود ولی بعدش مجبور شد از بغل دستیش یعنی جیسونگ بخواد با هم از کتاب استفاده بکنن.جیسونگ کمی کتابشو هل داد تا سونگمین بتونه راحتتر ببینه.
رفتارای این روزای سونگمین باعث شده بود مینهو کنجکاو بشه ولی با چه صفتی میتونس بپرسه. دوست؟ معشوقه؟ آشنا؟ قطعا هیچ نسبتی باهاش نداشت. سونگمین اونو فقط بعنوان یه فردی می شناخت که باعث شده مشکلاتش تو مدرسه بیشتر بشه.
~~~~~~~
"ببخشید..... کیم سونگمین دیگ اینجا کار نمیکنه؟" مینهو رو به پسری که داشت خرت و پرتاشو حساب می کرد پرسید.
"اون شیفتای شب هس." با بی حوصلگی جواب داد.
شیفت شب؟ نکنه دلیل دیر کردنای این چن روزش همین بود."متوجه شدم....." کمی ناراحت شد که نتونسته سونگمینو اون روز ببینه.
خب از این به بعد باید دنبال بهانه می گشت تا شبا خرید کنه. البته برا کسی که تنهایی زندگی میکرد فقط باید یه بهانه برا دوستای فضولش سرهم می کرد تا بویی از قضیه نبرن.
بعد اون روز مدتی سونگمین به مدرسه نیومد.
مینهو باید دوباره به خونشون میرفت؟ این بار دیگ نمیتونس گند بزنه. از سر ناچاری دوباره به اون مارکت سر زد همون پسره قبلی پشت پیشخوان نشسته بود و سرش با گوشیش گرم بود."سلام...."
اون پسره حتی به خودش زحمت نداد سرشو بلند کنه.
"اگ نتونستین پیدا کنین قفسه پد های بهداشتی عوض شده رفته پیش دستمال کاغذی ها ردیف سوم."
"چی؟..... نه نه." اون پسره داشت چی زر میزد؟ کمی خجالت زده شد.
"خب پس چی میخوایین؟" این دفعه بلخره سرشو بلند کرد و لبخند بیزینسی تحویلش داد.
"من می خواستم ببینم شما شماره سونگمینو دارین؟"
"کدوم سونگمین؟" انگار که مینهو آزردش کرده بود با لحن خشکی پرسید.
YOU ARE READING
Blue Sky (2Min)
Fanfiction𝓒𝓸𝓾𝓹𝓵𝓮: 2𝓜𝓲𝓷 𝓖𝓮𝓷𝓻𝓮: 𝓪𝓷𝓰𝓼𝓽, 𝓼𝓵𝓲𝓬𝓮 𝓸𝓯 𝓵𝓲𝓯𝓮, 𝓭𝓻𝓪𝓶𝓪, 𝓻𝓸𝓶𝓪𝓷𝓬𝓮 رز های آبی که برای سونگمین همچو رویایی شیرینی بود. رویایی که فقط باید دست نیافتنی میماند. 🔞دارای رده سنی و صحنه هایی که ممکنه آزار دهنده باشه.