به صفحه موبایلش نگاهی انداخت .
پیامکی از طرف سوهو داشت خیلی خونسرد بازش کرد و با لبخند پیام و خوند.
" کدوم صاحب کاری مثل تو اینقدر ماهه ؟؟ "
زیر لب قربون صدقه سوهو رفت و با خوشحالی کیفش و برداشت و بیرون از مدرسه رفت .
به اطرافش نگاهی کرد . " سوهو کجاست ؟؟ "
اونطرف تر از مدرسه کنار درخت ایستاده بود و به خیابون نگاه میکرد .
" هیونگ ؟؟ "
با سوهو خیلی راحت بود برای همین هیونگ صداش میکرد .
سوهو به پشت سرش نگاه کرد " یا بچه جون چرا اینقدر دیر کردی؟؟ "
بکهیون با تعجب به سوهو نگاه کرد.
" چرا گونه ات قرمز شده ؟؟ از دست کی عصبانی شدی ؟؟ "
سوهو زیرلب غرغری کرد و بعد با صدای بلند داد زد
" دانش اموزهای این مدرسه همشون بی ادبن ؟؟ با یه پسر بچه که خیلی پررو بود برخورد کردم . این روزا کسی به کسی احترام نمیذاره . به من میگه اجوشی ! من کجام شبیه اجوشی هاست ؟؟ "
بکهیون با دیدن قیافه عصبی سوهو که خیلی کیوت شده بود خنده اش گرفت و با صدای بلند خندید.
" یااا یاااا به چی میخندی ؟؟ "
_ هیونگ . تو پوستت خیلی سفیده الان واقعا شبیه سس گوجه فرنگی شدی .
" جدی میگی ؟؟ "
چهره نگران به خودش گرفت و با دوربین موبایلش به خودش نگاه کرد .
" واقعا شبیه سس شدم "
دو بار سیلی اروم به صورتش زد
" به خودت بیا .. یااا به خودت بیااا و دوباره سفید شو . "
بکهیون به زور جلوی خنده اش و گرفته بود و با لب های گاز گرفته اش به سوهو نگاه می کرد.
***
" صدای زنگ موبایل "
با جدیتی که داشت موبایل و برداشت .
" بگو "
_ قربان اون پسر توی کافه سمت گانگنام کار میکنه اسم کافه اش هم سوهو هست .
" باشه "
پوزخندی زد و تماس و قطع کرد .
" بچه ها بیاین امروز بریم کافه سمت گانگنام "
_ چخبره ؟؟
کای با تعجب پرسید و به سهون نگاه کرد .
_ تو که اصلا سمت گانگنام و قبول نداشتی یهو چیشد ؟؟ معجزه شده ؟؟
" به زودی متوجه میشین "
دوباره پوزخند مسخره ای زد و به صفحه موبایلش نگاه کرد .
YOU ARE READING
Fiction : #F4 "boys over flowers"
FanfictionFiction : #F4 "boys over flowers" Couple : chanbaek, kaisoo, hunhan, krishu خلاصه : چانیول وارث گروه شینهوا، قلدر مدرسه شینهوا، کسی که بخاطر سرد بودنش و خوشتیپ بودنش توی مدرسه معروفه. بکهیون پسری از خانواده فقیر که بخاطر بورسیه وارد مدرسه شینهوا م...