teaser

133 13 0
                                    

جونکوک:جیمینا تو واقعا حالت خوب نیست!!
جیمین:نه اتفاقا امروز خیلی هم خوبم ولی ظاهرا تو خوب نیستی؟ کو..کی.
جونکوک:نه نیستم اصلا نیستم وقتی دیشب توی اون حال دیدمت انتظار داری خوب باشم!!
جیمین:بنظرم داری زیادی واکنش نشون میدی کوکی یادته وقتی یکبار از پله ها افتادم زانو هام خراش برداشت تو داشتی دل دست میدادی در حالی که یک خراش کوچیک بود؟ البته منم خیلی خودم لوس کردم برات..اخه یادش بخیر.

☠💀☠💀☠💀☠💀☠

جیمین:هی کوکی(:

جونکوک:هی جیمی چخبر؟
جیمین:خبر دست اول منو تو امشب قراره بریم بیرون.
جونکوک:امشب؟چخبره؟
جیمین:سیرک اژدهای سرخ بالاخره افتتاح میشه فردا هم تولدته پس منو کوکی قراره با هم بریم بیرون...
جونکوک:دوست دارم اما...
یکم قیافشو ناراحت نشون داد که باعث شد لوشه های پسر کوچیکتر بیفته پایین،جیمین پشت خودشو به لاکر کنارش تکیه داد..
جیمین:بیا دیگه جونکوکی؟):

☠💀☠💀☠💀☠💀☠

سلام به همگی👋
من نانا هستم و اینی که می‌بینین قراره بوک جدیدم باشه(:
خب بچه ها این داستان واقعا متفاوته اما همونطور که گفتم توی بیو اصلی بوک از یک فیلم الهام گرفته شده.
هر چند داستانش کپی نیست به عنوان یک نویسنده از تخیلم استفاده کردم اما بهم زیادی الهام داده پس وظیفه دونستم که اطلاع بدم.
اینطوری به راحتی میتونین قبل از پابلیش شدنش برید ببینید. اینم بگم از الان این داستان با اون داستان تفاوت های زیدی داره یکیشم عاشقانه بودنشه..
و از اونجا که این اولین داستانی که تصمیم گرفتم با دو ورژن کاپل بنویسم خیلی ذوق دارم واقعا🤩
و واقعا جز جیمین و بکهیون فکر نمیکردم کس دیگه ایی مناسب این نقش باشه..
برای ویکوک شیپرا بگم من به شخصه عاشق جیکوکم و قبلا هم اطلاع دادم توی معرفی شخصی که ازشون مینویسم اما به این معنی نیست تیکوک نوشته نمیشه نا سلامتی چهار نفریم و دوتا از نویسنده های چنل ما کشته مرده تیکوک هستن.
و در اخر روز اپ مشخص نیست نه این ورژن نه اونیکی چون هردو رو قراره همزمان اپ کنم اما میتونین با سیو کردنش، هر وقت پابلیش کردم متوجه بشین...
دوستون دارم❤🖤

Jimin's Body 🕯📜😈Where stories live. Discover now