من برگشتم..
پشمام ریخت ولی برگشتم
نظری ندارم فیکو ادامه بدم یا ندم
یا برم سراغ یه فیک تریسام
قلمم خیلی ریده بود اون موقع
بد نیست حتی برم سر نوشتن یه فیک سد اند...
YOU ARE READING
Beby
Fanfictionهمه از اونجایی شروع شد که کیم تهیونگ برادرشو بعد سال ها گم شده بود پیدا کرد ولی تهیونگ احساس برادرانه بهش نداشت حس مالکیت میکرد نسبت بهش! .......................................... +تو..یعنی واقعا تو برادر واقعیمی -البته،ولی تو باید ددی صدام کنی ج...
.....Hom
من برگشتم..
پشمام ریخت ولی برگشتم
نظری ندارم فیکو ادامه بدم یا ندم
یا برم سراغ یه فیک تریسام
قلمم خیلی ریده بود اون موقع
بد نیست حتی برم سر نوشتن یه فیک سد اند...