Part 7

2.7K 309 34
                                    

با وارد شدنم به عمارت نگاهی به اعتراف میکنمو هومی میکشم
از عمارت زیبایی بود ولی فقط تا وقتی که کیم تهیونگ توش وجود نداشت

چشم غره‌ای بهش میرمو انگشت فاکمو میارم بالا که با حرف بعدش بدنم یخ میزنه
-من دوتا چشمم پشت سرم دارم کوتوله

جوری خودمو میزنم به علی چپ که انگار اون من نبودم (اهه جیمین لعنتی توکه میدونی چقدر بدشانسی این کارات واسه چیه اخه) با رسیدنمون به یه اتاق بزرگ نگاهمو بهش میدم و سعی میکنم دهن بازنو ببنندم

رشته افکارم با صدای نحسش پاره میشه
-برو تو..

Suga-

اینکه هرچقدر میخابم بیشتر خابم میاد یه چیز جدا بود ولی اینکه یه دسته بیل کنارت بخابه یه چیز جداتر
با پا جفتکی به جیهوپ میندازم که از تخت میوفته پایین
-رو تخت من چه غلطی میکنی

با افتادنم رو زمین زمینو زمانو فحش میدم و با میو میو یه گربه وحشی سرمو میارم بالا
-تموم کن میو میو کردنو اینجا تخت منه

خنده هیستریکی میکنمو خودمو میندازم روش و شروع میکنم به کتک زدنش

با درد گرفتن دستم عقب میکشمو از روش بلند میشم اخمی میکنمو باز رو تخت دراز میکشم
-یه بار دیگه هر خری بهم بگه گربه اژدرمو توش میکنم
اشاره میکنم به دیکمو نیشخندی میزنم

V
چند ثانیه‌ای هست که دارم به اون مظهر رومخ بودن نگاه میکنم ولی یه چیزی اینجا عجیبه
اون خوشگله..
لباس مثل گیلاس میمونه صورتی و ابدار
صورتش مثل برف سفید و پاکه
چشماش مثل یه سیاره‌س که تازه کشفش کردم
و اون بوت لعنتیش...یه هلو به تمام معناش
نگاهم میره سمت نیپلاش
یعنی نیپلاش چطوریه؟
با فکرای که تو ذهنم پرورش دادم فاکی میکشم
(کیم تهیونگ از دست رفتی)
کیم جیمین کاری میکنم یه روز به دست پام بیوفتی تا شیر تو نیپلاتو تخلیه کنم با دهنم

Kook-
جدیدا متوجه شدم که وقتی چانیول لخت میبینم زیر دلم پیج پیچی میشه..
یعنی نیازه ازش بپرسم؟
با صدای بلندم چانیولو صدا میکنم
-هیونگ..

با صدای کوک به خودم میامو از رو مبل بلند میشم و سمت اتاقش میام با وارد شدنم سوال نگاهش میکوم
-چیه کوک؟

با دیدن صورتش و لباسای تنش اهی میکشم از شدت جذاب بودن یه ادم
-من وقتی میبینمت دلم پیچ پیچی میشه به نظرت چرا؟ یعنی ممکنه بهت حساسیت داشته باشم؟

بزرگترین شوک زندگیم بهم وارد شد اون خرگوش احمق همین الان بهم اعتراف کرد ولی..رید

BebyWhere stories live. Discover now