۱🍀
از زبون راوی :کوک : اهههههه اوممممم اههههه
کی....م فاک...ینگ تهی...ونگ ....اهههه....بس کن اهههه
تهیونگ ایندفعه سرعتشو بیشتر کرد و تندتر کوبید ...
تهیونگ : مگه نگفتم ....اههه....اون پسره احمق دوست داره بهش نزدیک اههههه....نشوووو...... مگه نگفتمممممم ؟!
کوک : چر....ا....گفتییییی......
جیمین از پشت در : تهیونگ ولش کن کشتیشششششششش
تهیونگ: بهتره بری دنبال هرزه بازیت جیمین ، دخالت نکن ...
جیمین با این حرف تهیونگ با عصبانیت از اتاق دور شد ....
دویید رفت تو اتاق خودش و شروع کرد گریه کردن ....
از زبون جیمین :داشتم بلند بلند گریه میکردم ....
میدونم زیاده رویه اما آخه.........هیچکس جای من نیس که بفهمه چی
میگم یا اصلا بغلم کنه و بهم ارامش بده مثله اون ....اون که تمام زندگیم بود!
لطفاااا ....عزیزم زودتر برگرد پیشمممممم .....لطفا
.
.
.
.
.
.
.
فلش بک یک سال پیش :
از زبون جیمین :باورم نمیشه جین هیونگ انقدر منحرف باشه ....
این از منم منحرف تره .....
البته وقتی منم با یه معلم به این جذابی وارد رابطه بشم
منحرف میشم 😏
بالاخره بعد از کلی ور ورای جین رسیدیم به حیاط پشتی ساختمون
کوک و ته بغل هم نشستن من و جین هم بغل هم
کلا ۱ ماه بود که دانشگاهمون شروع شده بود ( ترم جدیدشون)
جین یه سال از من و تهیونگ و کوک بزرگ تر بود
اما دیر تر از همه وارد رابطه شد ...
اونم با استاد کیم نامجون 😑خدا یکیم نصیب ما کنه ....البته رابطه طولانی به من نمیسازه ،
درسته هر شب سایزای مختلف تومه اما بهتر از اینه که
فقط با یه آدم تکراری سک*س داشته باشی😑
جین هیونگ دوباره شروع کرد حرف زدن : جیمین احمق تو نمیخوای
رل بزنی ، باور کن انقدر ازم خواستن بهت معرفیشون کنم
که خیلی مواقع الکی گفتم تو رابطس....منم خسته شدم بابا
کوک : جیمین ولی بدم نمیشه هاااا بهتر از اینه که هرشب زیر یکی باشی
' چقدر زر میزنن'
جیمین : ممنون بابت پیشنهادتون اما از چیزای تکراری خوشم نمیاد ....بعدشم بهتره سرتون تو کون دوست پسرتون باشه نه من ....
تهیونگ : اصلا به درک 😑
تا اومدم جواب تهیونگ و بدم دیدمش ....
جانگ هوسوک استاد رقص ، یه بار پنهانی براش نامه فرستاده بودم
از طرف یه فرد ناشناس برای یه رابطه یه شبه
اما نامه رو ریز ریز کرد و انداخت تو سطل .....
واقعا دلم میخواد برای یه ساعتم که شده دستای فاکیشو رو بدنم
حس کنم ....لباشو خیلی محکم جوری که کبود شه گاز بگیرم
اون دی*ک بزرگشو که موقع رقص از روی شلوارش
معلوم میشه رو ، توم حس کنم ...
واییی که چقدر لذت داره ... اما این عوضی نمیخواد حتی یه شب
با من رابطه داشته باشه واقعا خنده داره ....
کوک وقتی فهمید دارم به هوسوک که داشت با لونا "یکی از این
دخترهای لوس دانشگاه" صحبت میکرد ، نگاه میکنم
گفت : اونم بد نیستاااا.....
جیمین : خفه شو 😑
کوک : اوکی__________________________________________________________________
سلام گایز 😊
خب این پارت اول بود ....میدونم کوتاهه اما برای شروع فقط اینجوری نوشتم 😁
امیدوارم دوست داشته باشید ❤
YOU ARE READING
MY BABY BOY
Romance( قول میدم ..... قول میدم همیشه مراقبش باشم .....هیچوقت هم ترکش نکنم .....من خیلی دوسش دارم هیونگ.....بهت قول میدم هیونگ ، که هیچوقت قلبش و نشکنم ..... ) کاپل ها : هوپمین ، تهکوک، نامجین کاپل اصلی : هوپمین ژانر : اسمات ، عاشقانه و کمی غمگین 😁 🍀...