part 12

2.2K 330 260
                                    

آروم در اتاق مادرش رو بست و روبه یه ریم که معصومانه گوشه مبل خوابیده بود رفت و آهسته کنارش نشست

_از مدرسه که اومد خیلی منتظرت موند،دیر کردی خوابش برد

تهیونگ دستی کشید به موهای مجعد مشکی دختر که دقیقا مشابه موهای خودش بود و با صدای زیری روبه خواهرش گفت:
_عب نداره،بزار بخوابه

یونا هم به پیروی از پسر با صدای آرومی غر غر زد
_بعد پا میشه میفته به جون من

تهیونگ لبخندی زد و به نوازش کردن موه های دختر ادامه داد و زمانی که سرش رو بالا آوورد با اشاره خواهرش که به سمت آشپزخونه میرفت آروم دستش رو از مو دختر بیرون کشید از روی مبل بلند شد

وارد آشپزخونه شد و با قرار روبه روی خواهرش پشت میز نشست و منتظر حرف هایی از سمت یونا که حدس میزد چی باشه شد
_بر نمیگردی خونه؟ تا کی میخوای پیش مونبین بمونی؟ معذب نیستی تو خونه یه آدم غریبه؟

_نه! درسته سخت میگذره ولی معذب تر از زمانی که
اینجا بودم نیست

با دیدن قیافه ناراحت خواهرش پشیمون از حرفی که زده پوفی کشید
_ببخشید

یونا آهی کشید و بدون حرفی بلند شد تا چای سبز که دم گذاشته بود رو برای خودشون بریزه

از یخچال کیک برنجی رو بیرون آوورد و کنار فنجون های کوچک چای گذاشت و جلوی تهیونگ قرارش داد که بلافاصله با بلند شدن بخارش تهیونگ بینی اش رو چین داد

_حداقل میتونم ازت خواهش کنم به خودت بیشتر برسی؟ رنگ صورتت پریدست و لاغر تر از همیشه بنظر میرسی

تهیونگ با حس بدی که بهش دست داده بود فنجون رو از خودش دور کرد
_خوبم به خودم هم میرسم نگران نباش

یونا دلخور گفت
_چرا چای نمیخوری؟

تهیونگ زیر لب و جوری که دختر نشنوه زمزمه کرد" مثل اینکه ازین به بعد حالم از هرچی چای بهم میخوره"

و دستشو دراز کرد و کیک برنجی برداشت

_کیک برنجی رو خالی ترجیح میدم

و کیک را در دهانش انداخت و مزه کرد،با لذت از طعمی که داشت زیر زبونش حس میکرد هومی گفت
_چه خوشمزه شده

یونا لبخندی زد
_نوش جون بیشتر بخور

تهیونگ آروم لقمه اخرش رو جویید دست خواهرش که روی میز بود رو گرفت و آروم گفت

_مرسی که از مامان مراقبت میکنی،میدونم علاوه بر خستگی جسمی، دغدغه روحی هم داری و شوهرت راضی نیست که مامان اینجاست،خیلی ازت ممنونم،و همیشه مدیونت میمونم و بهت قول میدم تمام تلاشم بکنم تا خونه بگیرم و مامان ازینجا ببرم،هروقت هم که برای مامان یا حتی خودت نیاز به پول بود بهم اطلاع بده حتما نونا

"AVATAR"Where stories live. Discover now