بعد من این هفته ای ((چیزه من اینو جمعه نوشتم یادم رفت شنبه اپلودش کردم))متوجه شدم توی زندگی ای که داشتم چقدرادم تاکسیکی بودم و با بیرون اومدن از اون اکیپ های ادمای تاکسیک و دوستای نزدیک تاکسیکم چقدر تونستم توی زندگیم پیشرفت روانی داشته باشم و خودمو بیشتر دوست داشته باشم
اره در اخر دلم برای اون دوستی ها تنگ میشه ولی چیزی که به صلاحم بوده رو انجام دادم چه از عمد باشه چه غیرعمد
و الان واقعا کلا دو سه تا دوست دارم و دایرهی دوستی و ارتباطمو خیلی کوچیک و تنگ کردم واین چیزو یکساله دارم ادامه میدم و واقعا راضی هستم چون دوستای من که نگهشون داشتم واقعا منودوست دارن و صلاح منو توی هر وضعیتی میخوان همچنین ارزش رابطه ی دوستی ای که بینمون هست رو مثل خودم حفظ میکنن و بالا میدوننT-T
در اخراینم بگم که من یه جمنای ام و همیشه یکم تاکسیک هستم چون تو خون منه سو...
BẠN ĐANG ĐỌC
200 روز با یک عدد بدبخت
Ngẫu nhiênدویست روز گوه میخورم دیگه. من عذر میخوام که مجبوری این کتابو ببینی