200 روز با یک عدد بدبخت

دوشنبه 26 اسفند

خببب بزارین از امروز بگممم
امروز صبح بنده روی حالت پریودی بودم و نزدیک بود گریه کنم....حالا چرا؟ موهام درست نمیشد...
دیگه خسته شدم بخدا انق با موهام ور رفتم اخرش دوباره موهامو صاف کردم و به صورت غیر قانونی بیگودی های خاهرمو برداشتم و همون اول چوبی که باهاش بیگودی میزنن رو شکوندم...

شدیدا خونسردانه چوبو یجا گم و گور کردم و سعی کردم بحث فر کردنو فعلا کنار بزارم واسه همین رفتم برای خودم ایس کافی درست کردم و یکم اعصابمو اروم کردم و یه اهنگ قری پلی کردم و کونمو تکون دادم و بعد واقعا کاری نداشتم بکنم:/
اره خلاصه تا شب کار من زل زدن به سقف و سریال دیدم بود که یهو کلافه شدم پاشدم بعد دیدم توی پذیرایی هم کسی برام چیزی نریده باز رفتم توی اتاقم و این چرخه ادامه داشت ساعت ۲ صب که یهو انرژی گرفتم پاشدم موهامو خیس کردم بعد چتری هارو به سمت پایین فر کردم و واقعا جاذاب شد^-^

البته بگذریم که خاهرم بهم گف که شبیه کودکان کار شدی ولی من به عنم نگرفتم چون من اونو دوسسسسس:٫
بعد که شاد و خندان رفتم تا به گلام اب بدم چناااااااان زنبوری دیدم توی تراس که قشنگ صدای جیغم توی کوچه اکو شد برگشت به خودم

زنبوره اندازه ی انگشت من بودددددد من سریع خایه کردم در تراس رو بستم بعد مامانم گف چه خبره گفتم زنبور بیرونه یه عالمه سرکوبم کرد بعد تا زنبوره رو دید خودشم پاهاش شل شد بدو بدو رفت عقب:/
بعد خلاصه که مامانم رفت تار و مار رو بیاره من گفتم که بابا تار و مار برای این زنبوره نقش مواد مخدر رو داره بهش بزنی میگه داداش من هنوز نعشه نشدم یکم بیشتر بزن واسه ی همین مامانم حشره کش «قهرمان» رو اورد این حشره کش از همه حشره کشا قوی تره ینی خییییییلی قوی تره من رفتم دو تا پیس زدم دیدم هنوز داره تکون میخورههه واسه همین حشره کشو روش خالی کرد بدبخت یهو خشک شد..

خلاصه با زلفای فرم یه عالمه براش عر زدم ولی حقش بود بعد به گلام اب دادم و اومدم بیرون از تراس و اره دیگه بعد الان دارم اینو تایپ میکنم و به زلفای فرم نگاه میکنم یکم فرشون باز شده بوص بای و ایناD':

...
(این کصخلی که حرفاشو خوندین نمیدونست نچرال موهاش فره واسه همین موهاشو با دستگاه فر میکرد...)