تهیونگ کلافه دستش رو توی موهاش برد و هی دور اتاق می چرخید& سرگیجه گرفتم بشین
+ چطور میتونم با خیال راحت بشینم در صورتی که( با داد) یک روانی اون بیرونه هااانن؟
بکهیون نزدیک دوستش شد و دستش رو آروم روی شونه اش گذاشت
& مگه نفرستادی دنبالش بگردن؟
تهیونگ با بغض که توی گلوش داشت سرش رو تکون داد
& حتما پیداش میکنن
تهیونگ با صدای لرزون گفت
+ ضعیفه میترسم بلایی سرش بیاد
با ترس سرش رو به طرف بکهیون برگردوند
+ اگه بلایی سرش خودش بیاره من چطور به بابا بگم ازش خوب نگه داری کردم....( سرش رو انداخت پایین) تنها چیزی که از من خواست همین بود
& بیا تموم تلاشمون رو بکنیم
تهیونگ به تایید حرف دوستش سر تکون داد
& بیا بریم بیرون یکم هوا بخوریم
+ من نمیام
بکهیون صورتش رو نزدیک تر آورد
& امشب میخوام یه کاری کنم تا لبخند رو لبات بیاد
+ چطور میتونی این حرف رو بزنی وقتی...
بکهیون انگشت اشارش رو روی لب های تهیونگ گذاشت
& هیش هیچی نگو ( لبخند ملیح) امشب به حرف هیونگت گوش بده و همه نگرانی هاتو ببر در عقب ترین گوشه ذهنت
+ اوک هرچی تو بگی
بکهیون با لبخند شیطانی دست هاش رو بهم کبوند
& امشب یه شب مخصوص برای کلابه
+ حرفشم نزن
& نو نو قراره من حرف بزنم ن تو
+ مثلا پلیسی اما ولت کنن تو کلابی
& کسی متوجه نمیشه
+ همه هم که کورن ( ریز کردن چشماش) این همه ادم تو اون کلاب یعنی یک نفرم تو رو نمیشناسه ؟
& امشب نه من نه تو شناسایی نمیشیم
+ به چه دلیل ؟
& باید خودت بیایی و ببینی
+ باور کن حوصله دردسر ندارم
& بیا امشب خودتو خالی کن
بکهیون دستش اشارش رو به سمت وسط پای تهیونگ برد و چشمکی نسارش کرد
تهیونگ حوصله نداشت اما میدونست اگه بمونه با فکرای مختلف خودشو نابود میکنه پس خوب میشد اگر میرفت و دوتا شات بالا میداد
ŞİMDİ OKUDUĞUN
⫷❅𝕻𝕽𝕴𝕾𝕺𝕱𝖋𝕴𝕮𝕰𝕽❅⫸✦𝓴𝓸𝓸𝓴𝓿✦
Aksiyonname : ✷prison officer✷⋗⋗⋗დ교도소 간수დ⋗⋗⋗ 〔 زندانبان〕 genre: MAFIA ❃>>>POLICE❃>>>SMUT❃>>ACTION