⌜𝗖𝗢𝗟𝗟𝗔𝗥𝗦⌟⛓️ ⃟ قلاده↜
PART17 :
آهنگو پلی نکنید.
باکوگو اکثر وقت داخل بازداشت رو با تکیہ بہ صندلی خوابیدہ بود و ھر وقت بیدار بود سراغ میدوریا رو میگرفت اما کسی قرار نبود بھش جواب بدہ. مطمئن بود زمان بیشتری از چھل و ھشت ساعت رو اونجا سپری کردہ اما نمیفھمید چرا تا حالا ولش نکردن کہ برہ.
کم کم اضطراب بہ وجودش رخنہ کرد و ترس از این موضوع کہ اون مرد تونستہ باشہ از میدوریا اعتراف بگیرہ باعث شد حتی نتونہ پلک روی ھم بذارہ. اما بعد از سکوت چند ساعتہ، ناگھان در بہ آرامی باز شد._یاماگیشی: از این طرف خانوم
_ممنونمصدای آشنایی بہ گوش باکوگو رسید و باعث شد پسرک قبل از اینکہ فرصت فکر کردن داشتہ باشہ از سر جاش بلند بشہ. دختری با کت دامن سیاہ و موھای کوتاہ صورتی از کنار ھیبت درشت یاماگیشی عبور کرد و با نیم نگاھی بہ باکوگو، جلو اومد و سمت دیگہی میز روی صندلی نشست.
_باکوگو: آشیدو... چقدر دیر کردی
مینا به یاماگیشی لبخندی زد و منتظر شد تا کاملآ درو ببنده و بعد روی صندلی مقابل باکوگو نشست.
_مینا: بگیر بشین کاتسو..
باکوگو با اینکه استرس داشت اما برخلاف اکثر مواقع به حرف دختر گوش داد و روی صندلیش برگشت.
مینا از کیف سیاهی که همراهش داشت چند تا برگه بیرون آورد و مشغول مرتب کردن شون شد و همون بین گفت:_مینا: همین یک ساعت پیش بهم اطلاع دادن که بازداشت شدی..منم به محض اینکه مدارکو جمع کردم خودمو رسوندم اینجا..چند وقته بازداشتی؟!
_باکوگو: خیلی بیشتر از اون چیزی که باید..اینا رو ول کن..ایزوکو رو چیکارش کردن؟! میتونی منو بیاری بیرون؟!
_مینا: ایزوکو؟! همون مثلا قربانیت؟! نمیدونم من وکیل توام..محض اطلاع.... فعلا باید روی یه مسئله دیگه ای تمرکز کنیم..خب ببین من برگه اظهارتت رو خوندم..بر اساس چیزی که با شواهد مطابقت دادن هیچ چیزی پیدا نشده که تایید کنه تو از کینه یا به قصد ازار به اون پسر آسیب زدی..نهایتا به خاطر خشونتی که توی سکس به خرج دادی به پرداخت غرامت بهش محکوم میشی..البته اگه ازت شکایت کنه که فکر نمیکنم همچین کاری بکنه چون بر علیهت چیزی شهادت نداده..پس از این جهت جای نگرانب نیست..میرسیم به عملکرد غیر حرفه ای و غیر قانونی پلیس..میتونی از اونا به خاطر نقض حقوق شهروندی و مطلع نکردن وکیلت و نگه داشتنت بیش از زمان تعیین شده شکایت کنی..اگه قصد داری همچین کاری کنی باید چندین جلسه دادگاه شرکت کنی و..
_باکوگو: لازم نیست فقط هرچه سریعتر منو بیار بیرون.
_مینا: خیلی خب..پس باید یه سری تعهد بدی مثل اینکه تا اطلاع ثانوی حق نداری از توکیو خارج بشی..البته چون فعلا توی ویلا زندگی میکنی و اونجا خارج محدوده است من یه سری صحبتا کردم..اجازه داری تا اون حد بری ولی باید در دسترس باشی..حق خروج از کشور هم نداری چون اول باید دادگاه از سلامت روانی میدوریا ایزوکو مطمئن بشه و بعد اجازه نامه صادر میشه..الانم یه سری اوراق هست که باید امضا کنی..
YOU ARE READING
Collars
Random_قلاده_ تو مال من میشی.. مهم نیست خودت چی میخوای تنها چیزی که مهمه اینه که تو متعلق به منی و چاره ای جز پذیرفتن من نداری.. من تو رو مال خودم میکنم حتی اگه لازم باشه نابودت میکنم و از اول همون طور که بخوام می سازمت.. حتی اگه مجبور بشم بهت قلاده میبن...