سوار بر اسب شب مانندش به سوی دشت یاس می تاخت ، از یونگی شنیده بود که آن امگا صبح های زود به آن دشت میرود و چند ساعتی رو در آنجا سپری میکند ،
ان آلفای کله شق و لجباز حتی سعی نکرده بود امروز بهترین لباسش را بپوشد و مانند همیشه همان لباس چرم و خز سیاه رنگ خود را پوشیده بود و موهای بازش رو به دست باد وحشی سپرده بود ،
به نزدیکی چاه که رسید از اسب پایین آمد و پیاده به سوی چاه رفت ،
هیچ امگایی آنجا دیده نمیشد ،
ریشخندی زد ،
اون یونگی گور به گور شده حتما سرکار گذاشته بودش !_اینجا هیچ خری بال نمیزنه !
زیر لب زمزمه کرد و با حرص لگدی به گل های جلوی پایش زد که سر چنتا از اون ها کنده شد و به جلو پرتاب شد ،
_دلت از یه جای دیگه پره چرا سر گل بیچاره خالیش میکنی ؟
صدایی لطیف اما محکم و رسا از پشت سرش شنید ،
چه عجیب !!
دل آلفا با شنیدن همون صدا لرزید !
مگه میشه یک صدا بیاد و روح آدم رو نوازش کنه ؟_چرا خشک شدی؟ نکنه نمیشنوی ؟
لعنت!
چرا دست و پاش رو گم کرده بود ؟؟
شبیه آلفا های نوجوون که برای اولین بار شق میکنن شده بود !نهیبی توی سرش به خودش زد و با همون چهره پر غرور و بی خیالش به سمت صدا برگشت ،
اوه !
نه واقعا اوه !!
آلفا ضربان قلبش رو توی سرش حس میکرد ،
سرش نبض میزد یا قلبش از شدت شوک رفته بود توی سرش ؟
چرا چرت و پرت میگفت ؟توی وجودش از دیدن اون همه زیبایی جنگی عظیم تر از جنگ های قبیله ای بر پا شده بود ،
اما صورتش همچنان خشک وخشن به امگای مقابلش نگاه میکرد ،امگا چرخی به چشم هایش داد و دوباره روی زمین کنار گل ها نشست ،
_چرا انقد عجیب غریب میزنی ؟
دوباره سکوت
خدای من موهای قهوه ای زیباش ،
پوست گندمی و درخشانش ،
لباس های مردونه و زیبایی از جنس پارچه های خنک بهاری پوشیده بود که به طور دلچسبی به دل آلفا مینشست ، همین که امگای رو به روش سعی نمیکرد خودش رو ظریف نشون بده برای آلفا لذت بخش بود ،
اون از امگاهایی که برای جلب توجه اش لباس های باز و بدرد نخور میپوشیدن بیزار بود ،امگا که از نگاه های خیره آلفا عصبی شده بود ، فریادی کشید
_چه مرگته ؟ چرا مثل بز زل زدی به من ؟
آلفا ابرویی بالا انداخت ،
مثل اینکه باید به این جوجه امگا حالی میکرد چطوری با یک آلفا برخورد کنه ،_هه! تو دیگه چه خری هستی ؟
امگای زودجوش دوباره از جاش بلند شد و به سمت آلفا یورش برد ،
VOCÊ ESTÁ LENDO
Jasmine |✓
Fanfic💜 و داستان از آن جایی رقم خورد که وحشی ترین گرگ قبیله دلباخته لطیف ترین گلبرگ یاس شد ، °°°°°°°°°°🍇 (کامل شده ) couple: Kookv genre : omegaverse , romance , smut+18 , Multi shot writter Deldar °°°°°°°°°° start: 25 June 2022 end: 3 July 2022 °°°°°°...