tweet 41🐯🐥

535 76 5
                                    

*جیمین مست کرده*

جیمین : آره خلاصه .. ازبنز پیاده شدیم .. وسط دوراهی گیر کرده بودیم این ستاره هاش خراب بود ..آفتاب هم تو سرمون .. هوا هم تاریک..آقا ما داشتیم یخ میبستیم نکه وسط تابستون بودیم . رفتیم رسیدیم به یه دیوار بلوکی از دیوار سفالیه رفتیم بالا رسیدیم به باغ هلو . پرتقال داشت . یکی این هواااا . داشتیم انار می‌دیدیم صاحب باغ انجیر اومد سراغمون گفت خسارت تمام شلیلارو باید بدین پول آلبالو هارو دادیم از باغ گیلاس زدیم بیرون و یکی از بچه ها ...

یونگی : کاش یکی اینو خفه می‌کرد

تهیونگ : اگه بدونم با کدوم کره سگی رفته مست کرده پارش میکنم

Vmin Tweet👥Hikayelerin yaşadığı yer. Şimdi keşfedin