تا زمانی که هر دوی ما نفس میکشیم آدمای بیشتری اون بیرون جونشون رو از دست میدن. اون میدونه که من کجام و بعد از پنج سال برگشته که منو از بین ببره...
من طی پنج سال گذشته بارها اون رو توی ذهنم کشتم... تا وقتی که با دستای خودم قلبش رو از توی سینش بیرون نکشم از اینجا نمیرم.
آدمای بی گناه برای قاتل ها مثل یه شکار نایاب برای شکارچی ها میمونن... لذت شکار وقتی که قربانی توی آروم ترین حالتش قرار داره به طور دیوونه کننده ای براشون بیشتره...
بکشش... در غیر این صورت راهی برای فرار از این جهنمی که ساختین وجود نداره...
By MBYEOL
Soon
_____________________________________
YOU ARE READING
𝙈𝙪𝙧𝙙𝙚𝙧 𝙃𝙪𝙣𝙩°ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ°
Fanfiction• شکار قاتل (کامل شده) 🔞 پنج سال بعد از جنایت هولناکی که زندگیاشون رو نابود کرده، بکهیون و مینسوک توی اون قتلگاه با هم رو به رو میشن. این رویارویی جنون آمیز با وجود کیونگسو و جیون که توی چنگ ترس، خشم، و توهم این دو نفر اسیر شدن خونین تر میشه. اونا...