chapter 10

8 4 0
                                    

[شاید بزرگترین اشتباه من عاشق تو شدن نبود..
شاید بزرگترین اشتباه من این بود که فکر میکردم توهم عاشق من شدی....]

با ناله‌ی بلند لیام ، ضربه هاشو تند تر کرد و ثانیه ای بعد هردوشون باهم اومدن..

لیام : فاک..یو مالیک...این خیلی..خوب بود..

همینطور که نفس نفس میزد گفت و با جدا کردن آرنجش که بهش تکیه داده بود ، خودشو رو تخت پرتاب کرد..

زین : بهت گفته بودم پشیمون نمیشی..

زین سعی میکرد با ملافه خودشو لیام رو تمیز کنه که با حرفش دست از کار کشید..

لیام : قراره...ینی لویی و هری..قراره که..هوففف به لویی و هری راجب امشب چیزی میگیم؟

زین با چهره‌ی متفکر بهش خیره شد..

زین : نه..من نیاز نمیبینم روابطمو برای لویی توضیح بدم...ولی تو میتونی هرکاری میخوای بکنی..

لیام درجواب سری تکون داد و چشماشو روی هم گذاشت..

امروز واقعا روز سختی داشتن..

از وقتی پاشونو از اون خونه گذاشتن بیرون اتفاقای زیادی براشون افتاد..

اولش که به خواست لیام ، برای تشخیص اثر انگشت ها به خونه‌ش رفتن و کلی آدرس و شماره تلفن پیدا کردن..
اونا به تک تک اون خونه ها رفتن و اکثرا خالی بودن..به گفته‌ی همسایه ها، همشون به تازگی از اونجا رفتن...

چند تاییشون هم فقط زن و بچه اونجا زندگی میکردند و وقتی ازشون شغل شوهرشون رو میپرسیدن ، جواب های مختلفی دریافت میکردن...

"مکانیک"
"راننده تاکسی"
"طراح"
و جالبیش این بود که هیچکدوم از شغل ها به هم ربطی نداشت و اونارو به هیچ جا نرسوند..

پس دست از پا درازتر برگشتن سر خونه اول..
از گرفتن رد اسلحه ها به چنتا اسم رسیدن که قرار شد فردا ، بعد از اینکه اتفاقات امروز رو برای لویی و هری تعریف کردن برن دنبالشون..

با دراز کردن دستش چراغ خوابو خاموش کرد و پتو رو روی خودش و لیام که خیلی آروم خوابیده بود کشید و بیشتر بهش نزدیک شد..

همینطور که محو صورتش بود تکونی خورد و تو بغلش خزید..

امروز خیلی روز عجیبی برای هر دوشون بود..
خیلی سریع به هم نزدیک شدن و خیلی سریع تر از چیزی که زین فکرشو میکرد به اینجا رسیدن..

اون هنوزم نمیدونه یهو چی شد..

*فلش بک_دو ساعت قبل*

زین : بسه دیگه..الان چندین ساعته که داریم روی این افراد تحقیق میکنیم..من واقعا خستمه

همینطور که از پشت میز بلند میشد غر زد..

از تو یخچال دوتا شیشه آبجو آورد و یکیشو داد به لیام..
و دوباره روی صندلی کناریش پشت میز نشست..

little freak (L.S)Donde viven las historias. Descúbrelo ahora