|-3-|
موجودات جهنمی!
زمین از برای خود حالا جهنمی شده بود، هرچند همیشه چنین بود...
جهنمی که در آن شیاطین در ظاهر آدمیان بوده و با بیرحمی بر هم زخم میزدند؛
آدمیان گاه از شیاطین ترسناک ترند، آنها به همنوع خود رحم نمیکنند و شیاطین...-پس یعنی...
ییبو با انگشتان پوشیده در دستکش به دو نفر از چهار فرد اشاره کرد: شما دوتا، جنسن و آلکس برادرید و جرد و مارکوهم؟
مارکو: اصلا ایکیوش صده!
امگای مارکو نام با در حدقه چرخواندن نگاهش چنین گفت و در جواب جفتاو، آلکس سرخوش خندید: آره دیگه!جردپادالکی که ییبو حال میدانست پیش از مرگ وکیل بود، روی پله های راپله نشست: شاید بهخاطر همینه که برای برد تلاشی نمیکنیم...
تلخ لبخند زد و ادامه داد: تموم خانوادهی ما اینجاند، پس خونهی ماهم همینجاست!نگاه به آلفای چینی داد: خانوادهی تو کجاند؟
اما خانواده ی ییبو کجا بودند؟
یعنی دلنگران پدرشان شده و با او تماس گرفتهاند؟
تا حال جسدش پیدا شده و یا...-چهار تا بچه دارم!
ابرو های بالا رفتهی مردان اطراف او را به خنده واداشت: راستش تو زمین اینجوری نیستم، پیر هم نیستم...فقط زود پدر شدم!
زود پدر شده بود، قلبش گرفت: هجده سالم بود که دوقلو های اولم به دنیا اومدند و توی بیست و یک سالگی دوقلوهای دومم!
جرد: پس اونا منتظرتند
لب برهم فشرد: من هیچوقت بچه داشتن رو تجربه نکردم اما میتونم حدس بزنم که تا الان چهقدر نگرانت شدن
KAMU SEDANG MEMBACA
turn back 🕛 برگرد
Fiksi Penggemar📌وضعیت: پایان یافته.⌛🖤 { دلم برایت تنگ شده است خبری تکراری که هر روز نو میشود!🕯✉️ } #S_M_H چند شاتی برگرد، الهام گرفته شده از سری انیمیشن فاینالفانتزی: gantz o #ییبوتاپ #هپی_اند #آنگست