⊹ 𝐏𝐚𝐫𝐭 6 ⊹

154 18 12
                                    

انتظار برای بهوش اومدن همسرش، خیلی طولانی‌تر از حد معمول شده بود. زمانش به اندازه‌ی راهی بود که یک حلزون برای دور زدن دور کوه نیاز داشت.

نامجون حس می‌کرد اگر بیشتر از این منتظر بمونه روانی می‌شه. به تموم حرف‌هایی که هه‌ری بهش زده بود، فکر کرد.

به همه‌ی لحظاتی که هیچ دورویی و دروغی داخلش نبود. حتی ماهرترین بازیگر هم نمی‌تونست پنج سال تمام انقدر حرفه‌ای تظاهر به عشق بکنه. هه‌ری واقعا نامجون رو دوست داشت و مردش هم عاشقش بود.

مرد سیاه‌پوش فقط از این عصبانی و دلخور بود که چرا همسرش بهش اعتماد نکرده بود؟ چرا بهش نگفت که چه اتفاقی براش افتاده؟ چرا گذاشت پنج سال با دروغ زندگی کنن؟

یعنی هه‌ری انقدر ازش می‌ترسید؟

خب با واکنشی که نامجون نشون داده بود، کمی بهش حق می‌داد. اما نامجون قسم می‌خورد حتی یک بار هم به رها کردم عشقش فکر نکرد. حتی یک بار!

دست هه‌ری بین دست‌هاش بود تا اگه کوچیک‌ترین حرکتی کرد متوجه‌اش بشه. بعد از گذشت شش یا هفت ساعت لعنتی، بالاخره زنه روی تخت حرکت کرد.

نامجون مثل عقاب حواسش بهش جمع شده و پلک‌های کوچیکش رو دید که از هم باز شدن.

هه‌ری اول نگاهش به سقف بود و بعد خیلی آروم سرش به سمت نامجون چرخید. پس زنده مونده بود.

شوهرش نجاتش داده بود.

مرد با استرسی که توی چشم‌هاش به راحتی و آرامش تبدیل شده بود، دست هه‌ری رو بالا اورد و اون رو جلوی لب‌هاش گرفت.

_خداروشکر... خداروشکر.

موقع صحبت کردن‌ لب‌های باریکش به پوست دستِ سرد زنش برخورد می‌کرد.

نگاهش رو به چشم‌های تو خالی و گیج همسرش داد.

_دیگه هیچوقت این کارو نکن. فهمیدی؟

مغز هه‌ری بالاخره داشت خاطرات چند ساعت پیش رو به یاد می‌اورد. اون موفق شده بود درسته؟

_بهت که گفتم... تو تنها کسم هستی.

_و می‌مونم... تنها تکیه‌گاهت باقی می‌مونم.

و بوسه‌ای روی دستش کاشت. اشک توی چشم‌های هه‌ری جمع شد.

دیگه لازم نبود تظاهر کنه که‌ هایونه. در حقیقت هیچوقت تظاهر نکرده بود جز موقعیت‌های خاصی که مجبور بود وانمود کنه دختر خانواده‌ی لی هست.

_بخشیدیم؟

هه‌ری معصومانه پرسید و انتظار داشت تا نامجون سرش رو به نشونه‌ی مثبت تکون بده و اون رو در آغوش بگیره اما برعکس... همسرش سکوت کرده بود. اما چرا؟

نکنه...

_هنوز نبخشیدیم؟

نامجون بزاقش رو قورت داده و با ملایمت گفت:

᭝‌ 𝐅𝐚𝐜𝐞𝐥𝐞𝐬𝐬 | بی‌چهـره Donde viven las historias. Descúbrelo ahora