𝐎𝐧𝐞 𝐒𝐡𝐨𝐭 𝐁𝐨𝐨𝐤ᵏᵒᵒᵏᵛ

𝐒𝐞𝐱 𝐀𝐟𝐭𝐞𝐫 𝐃𝐫𝐮𝐠

✦|𝐍𝐚𝐦𝐞:سکس بعد از مواد
✦|𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞:𝐬𝐦𝐮𝐭-𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞
✦|1 𝐒𝐡𝐨𝐭

نمیدونست چندمین شات الکلیه که می‌نوشه،هنوزم عصبانی بود و بارمنی که روبروش بود پشت هم شاتش رو از الکل پر میکرد چون خودش میخواست،حرارت بدنش بالا بود و سینه‌اش از عصبانیت شدیدا بالا پایین میشد و نفس هاش هم تند شده بود و الکلی که تو خونش جریان داشت کمکی به بهتر شدن حالش نمیکرد.

اوه خب...شماهم وقتی مچ دوست دخترتون رو موقع سکس با کس دیگه ای بگیرید قطعا مثل جونگ‌کوک عصبانی و ناراحت بودین،اونم تو آپارتمان شخصی خودتون و رو تخت و اتاق خودتون.

صدای کر کننده موسیقی با دود سیگار و بوی الکل قاطی شده بود و مردها و زن‌هایی که اون وسط می‌رقصیدن فضا رو خفه‌کننده تر میکرد.
حتی نفهمید چطور سر از اینجا در آورده،کم کم عصبانیت جاش رو به خنثی بودن داد.
به طول رابطه شش ماهه‌اش فکر کرد،اصلا چیشده بود؟چطور این شش ماه گذشته بود؟واقعا اون دختر رو دوست داشت؟آره دوستش داشت ولی این علاقه هیچوقت تبدیل به عشق نشده بود حداقل جونگ‌کوک میتونست این نکته مثبت رو درنظر بگیره و نفس عمیقی بکشه.

دوست دخترش...دختر زیبایی بود که دقیقا تو بار باهاش آشنا شده بود و نمیدونست چطور اون وان‌نایت تبدیل به رابطه شده بود،رابطه شش ماهه ای که مچش رو موقع سکس با شخص دیگه ای گرفته بود.

حالا تنفسش کمی اروم‌تر شده بود،با شنیدن صدای شخصی کنار گوشش به خودش اومد:

"الان انگار اروم‌تر بنظر میرسی"

جونگ‌کوک اخمی کرد و با مکثی سر تکون داد،دوباره صدای اون شخص توجه‌ش رو به خودش جلب کرد:

"میتونم بپرسم چی انقد عصبانیت کرده بود مستر؟"

جونگ‌کوک یه تای ابروش و بالا انداخت و نگاهش و به شخص کناریش داد،پسر کم سن و سالی بنظر می‌رسید و ظاهر کاملا آراسته و زیبایی داشت.
زیبا؟درسته زیبا بود و این اولین باری بود که جونگ‌کوک لفظ "زیبا" رو برای یک همنجسش بکار میبرد.

"چرا انقد کنجکاوی پسرجون؟"

پسر شونه ای بالا انداخت و با شات الکلش که تو دستش بود بازی می‌کرد و گفت:

"حوصله‌ام سر رفته"

جونگ‌کوک پوزخندی زد و گفت:

"آدمایی که میان اینجا حوصله اشون سر نمیره معمولا خودشون و سرگرم میکنن آخرشم سر از یکدوم از این اتاقا درمیارن"

پسر لبخندی زد و سری تکون داد و گفت:

"درسته ولی من برای تو تخت رفتن اینجا نیستم"

ابروهای جونگ‌کوک بالا پرید و با صدای خش‌دارش که اثر الکل بود گفت:

"که اینطور پس برای چی اینجایی؟"