x Lady

73 9 8
                                    

جنیpov

از میون تمام آدم هایی با گناه های نابخشودنی رد میشم و به سمت موکل خودم میرم ، پاهاش رو به زمین میکوبه .
-کیم تهیونگ صدای ضربان قلبت کل کوچه رو برداشته ، استرس نداشته باش.
-بهت اعتماد دارم وکیل کوچولو.
وکیل کوچولو ، از این لقب خوشم نمیاد ولی اهمیتی ندادم.
با شنیدن اسممون وارد شدیم و بعد از چندین سال با قیافه نحس مومو روبرو شدم.
اه لعنتی هر دو پیر تر شدیم ، اون دیگه همون دختر کوچولوی پر انرژی با چشمای همیشه خندون نیست.
چشمام ، میتونم خودم رو درون چشماش ببینم ، من در حال تلاش برای فرار از اقیانوسم ولی اون هر لحظه منو بیشتر غرق میکنه و درست لحظه ای که بهم امون نفس گیری میده . منو با موج شدیدی درون خودش میکشه .این تموم کاریه که اون با من میخواد بکنه .
متاسفانه من خیلی کار بدتری میتونم انجام بدم.
اون داخل چشمای من خودش رو میبینه ، درحال قلط خوردن داخل خون .
تلاش میکنه خودشو از جهنمی که ساختم نجات بده ولی فقط آتیش بیشتر میشه.
احمق ها ، جایی برای موندن داخل این دنیا ندارن.
تهیونگpov:
جنی بلند میشه و سخنرانی بی عیب و نقصی که ترتیب داده بود رو به زبون میاره .
-هر دو زوج به صورت توافقی درخواست طلاق کردن ولی چیزی که موکل منو آزار میده ناشایسته بودن موم هست .ایشون تمام این مدت آدم های زیادی برای تحقیق و تعقیب من و موکلم فرستادن .
اما ناگهان همه اون سخنرانی بی نقصی که برای من کرد بود تبدیل شد به حرف های بی ربطی که باعث بهتر دیده شدن اون دختر پلید میشد.
بلاخره میشینه.
-ولی سخنرانیت ...
-این آخرین جلسه دادگاه نیست اون تیر نهایی بود بچه
وکیل مومو بلند میشه
-موکل من برای پسر کوچیکش نگرانه ، طبق مدارکی که به دست ما رسیده کیم تهیونگ اعتیاد به الکل داره و هر روز با خانم های زیادی در ارتباطه و شب هاش رو کنار یه نفره و تمام عکس و مدرک ها نشون میدن که ایشون ۲ بار سابقه ضرب و شتم داشته .
به گفته موکلم سال ۲۰۱۷ بهش خیانت شده ولی چشم پوشی کرده ولی حالا دوباره این اتفاق افتاده .
بهت زده به روبه رو خیره شدم و با صدای جنی به خودم میام
-هی اگه اینا واقعی باشه کارت ساختس...یا باید بهم واقعیت رو بگی تا کمکت کنم یا باید صیک زندگی رو بزنی.

X pov:
-درست بود ،اون به همه خیانت کرده ...من انتقاممون رو میگیرم کوچولو، بهت قول میدم.
از راهروی درازی که خونم رو مرموز نشون میداد رد شدم و در رو باز کردم .
-گمشو بیرون همین الان
چشماش رو می‌چرخونه
-تمومش کن چی باعث شده انقدر از من بدت بیاد؟من دارم عشق قدیمیت رو بهت برمیگردونم نفهم...
-نیازی نیست فقط برو

______________________

خب بابت وقفه هایی که بین پارت ها میوفته متاسفم میدونم روند داستان یکم داره عجیب پیش میره ولی سعی میکنم پارت های بعد رو بهتر بنویسم ....چند روزه دستم به نوشتن نمیره

.snowman.Where stories live. Discover now