جونگکوک لبهاشون رو به هم متصل کرد و بوسهی نه چندان خشنی رو شروع کرد و دستش رو به آرومی زیر لباس پسر برد
تهیونگ چشماش رو بست و بی توجه به اشکی که از گوشهی چشمش جاری شد و روی بالش ریخت دستاش رو دور گردن مرد حلقه کرد و بوسشون رو عمیق تر کرد
جونگکوک بدون اینکه اتصال لبهاشون رو قطع کنه پیرهن تهیونگ رو بالا داد و با نوک انگشتاش مشغول بازی و تحریک کردن نیپلای حساس پسر شد
تهیونگ با وجود حال خرابش نمیتونست مقاومتی در برابر لمسای کوک داشته باشه
نالهی آرومی کرد که بین لبهای مرد خفه شد
لرزش بدنش با هر بار لمس شدن برای جونگکوک بس بود تا بفهمه پسر کوچیکتر رو چقدر تحریک کرده
به آرومی لبهاشون رو از هم فاصله داد و پوست سفید گردنش رو بین لبهاش کشید و رد خودش رو به جا گذاشت
تهیونگ که هنوز دستش روی شونه های کوک رها شده بود فقط با نالههای آرومش میتونست خودش رو تخلیه کنه
همیشه سعی میکرد تو رابطه همراهی کنه و بتونه برای کوک هم جذابترش کنه ولی دست خودش نبود
بدنش در مقابل این مرد ضعیف میشد
یه لمس ازش کافی بود تا تموم تسلطش رو به بدنش از دست بده و خودش رو کاملا به جونگکوک بسپره
جونگکوک سرش رو عقب برد و با رضایت به گردن قرمز شدهی پسر نگاه کرد
میدونست خیلی زود کبود میشه
پوست زیبای تهیونگش با رد مالکیت خودش زیباتر هم میشد
خیلی زود از شر لباساشون خلاص شد و به بدن برهنهی پسر چشم دوخت
هر چند بار هم که این بدن رو میدید و حسش میکرد بازم براش عادی نمیشد و نمیتونست دست از تحسینش برداره
پسرکش شبیه یه الههی یونانی بود
کمی ازش فاصله گرفت و چند لحظه بعد چشمای تهیونگ با شوک باز شدن و آه بلندی از لذت یدفعهای که به بدنش وارد شده بود کشید و چنگ آرومی به موهای جونگکوک زد
_کوک..آهه..تمومش کن
جونگکوک عضو تحریک شدهی پسر کوچکتر رو آروم از دهنش خارج کرد و زبونش رو روی طولش کشید
YOU ARE READING
𝕐𝕀𝕟 𝕒𝕟𝕕 𝕐𝕒𝕟𝕘 (Kookv Ver.)
FanfictionCouple:KOOKV, HUNHAN Ganres: Action, harsh, mystery, romance, smut🔞 Author:NV S: 1402.1.21 E: آپ: هر شنبه "اولین باری که چشمام اونو دیدن هیچوقت یادم نمیره انگار قلبم بعد سالها برای اولین بار میتپید " جونگکوک ۲۸ ساله بعد دو سال توی پنهان کردن هوی...